هایپر مدیا | مرکز جامع خدمات رسانه ها / نگارش روزنامه |
|
|
اندازه فونت |
|
پرینت |
|
برش مطبوعاتی |
|
لینک خبر | جابجایی متن |
|
نظرات بینندگان |
تلاشی برای تحقق دولت اسلامی/فاطمه شاهرخ
حجت الاسلام سقای بی ریا که به تازگی وارد پنجمین سال همکاری با دولت احمدی نژاد شده است، حتی تا بعد از این که معلوم شد احمدی نژاد رییس دولت نهم در جمهوری اسلامی ایران خواهد بود، برای یک بار هم رییس جمهور را ندیده بود، اما در این چند سال در مقایسه با سایر مشاوران رییس جمهور، دوران پر تلاطمی را پشت سر گذاشت.
دولت نهم که با شعار دولت اسلامی روی کار آمد، مشاوره با روحانیت و کسب نظر از علما را یکی محورهای فعالیت خود اعلام کرد؛ حال بعد از پایان دولت نهم و آغاز به کار چند ماهه دولت دهم با مشاور رییس جمهور به گفت و گو نشستیم تا فراز و فرودهای تعامل دولت و روحانیت را جویا شویم.
آشنایی شما با احمدی نژاد از چه زمانی آغاز شد؟
این آشنایی از ایام مبارزات انتخاباتی ریاست جمهوری دوره نهم شروع شد. من احمدی نژاد را نمی شناختم؛ تابستان سال 1383 بود كه بعد از اتمام تحصیلات در خارج از كشور به ایران برگشتم و عضو هیئت علمی مؤسسه امام خمینی بودم. در آن زمان با توجه به صدماتی که در دوره اصلاحات به انقلاب وارد شده بود و نیز توصیه هایی که رهبر انقلاب درخصوص لزوم تشکیل دولت اسلامی و ویژگی های آن داشتند، موجب شده بود تا بسیاری از دوستان به ویژه همکاران مؤسسه امام خمینی به دنبال نامزدی باشند که ویژگی های مورد نظر رهبر انقلاب را داشته باشد. ایشان مردمی بودن، عدالت گرا بودن، شجاعت و پی گیری مشكلات مردم و نیز اعتقاد به اسلام ناب، شامل همه ابعاد از جمله اجتماعی و سیاسی را از ویژگی های کاندیدای اصلی برمی شمردند که ما بسیاری از این صفات را در احمدی نژاد دیدیم. آن زمان جوی بر فضای جامعه حاكم بود كه صحبت از اسلام موجب خجالت زدگی افراد می شد و امروز بحمدالله جو عمومی اسلامی است. من تا قبل از پیروزی احمدی نژاد با او ملاقاتی نداشتم و این دیدار بعد از اعلام پیروزی وی در انتخابات صورت گرفت. ابتدا آقای مصلحی این سمت را بر عهده داشت، اما بعدا كه وی به سازمان اوقاف و امور خیریه رفت به دلیل شبهاتی كه برخی درباره چند شغله بودن وی به وجود آوردند، درنهایت به پیشنهاد بعضی از بزرگان حوزه در بهمن ماه 1384 این سمت به این جانب محول شد.
با توجه به سابقه حضور شما در حلقه مشاوران احمدی نژاد، آیا افراد خاصی حلقه اصلی مشاوران او را تشکیل می دهند؟
اگرچه در برخی کشورها مشاوران رییس جمهور در حد وزرا مسئولیت و اختیارات دارند، اما در ایران مشاور به کسی اطلاق می شود که مانند یک اتاق فکر عمل می کند و به فرد به لحاظ فکری کمک می رساند. البته مشاوران رییس جمهوری از سابق در جمهوری اسلامی دو نوع بوده اند: یك دسته مشاورانی كه علاوه بر مشاوره دادن به رییس جمهور كارهای دیگری هم برعهده دارند كه در واقع پاره وقت هستند و گروه دیگر مشاورانی كه تمام وقت در خدمت رییس جمهور هستند و در رده بالاتری قرار می گیرند.
آیا چینش خاصی درباره حوزه نفوذ مشاوران رییس جمهور وجود دارد؟
هر رییس جمهوری این اختیار را دارد که از کسانی که حلقه مشاوران او را تشکیل می دهند، به نحوی که می خواهد استفاده کند. این اختیار رییس جمهور است که به طور 100 درصدی و یا به میزانی که بخواهد استفاده کند. این مسئله در همه دوره ها بوده؛ در این دوره هم برخی از دوستان و مشاوران نزدیك تر هستند و حلقه نزدیك تری را تشكیل می دهند.
حلقه مشاوران احمدی نژاد در مقایسه با رؤسای جمهور گذشته چه تفاوت بارزی دارد؟
در دولت نهم شورای مشاوران رییس جمهور تشكیل شد كه اقدامی بی سابقه بود. در دولت های قبل هم چنین چیزی وجود داشت، اما امروز این شورا هر دو هفته یك بار جلسه دارد كه این روند در دولت دهم نیز ادامه یافته است. این سیستم تاکنون اثرگذار عمل کرده چون نتایج این جلسات به طور منظم به رییس جمهور منتقل می شود...
پس وجود یک حلقه نزدیک از مشاوران برای احمدی نژاد را رد نمی کنید و به آن قائل هستید.
بله. وجود حلقه نزدیك و دور همیشه هست؛ حتی در یك سازمان كوچك هم براساس نیازها برای استفاده از همکاران دسته بندی هایی صورت می گیرد.
آیا شده پیشنهادی بدهید كه عملی شود یا رییس جمهور با آن مخالفت كند؟
از آن جا كه من در جلسات هیئت دولت شركت می كنم، بارها مواردی پیش آمده كه در این جلسات پیشنهادهایی داده باشم كه اعضای هیئت دولت و رییس جمهوری آن را پذیرفته باشند یا آن پیشنهاد رد شده باشد. البته این كه كدامیك از مشاوران در جلسات هیئت دولت شركت كنند، از اختیارات رییس جمهور است كه شاید یكی از علل این كه احمدی نژاد به بنده اجازه حضور دایمی در جلسات هیئت دولت را داده است، اهمیت دادن به مسئله حوزه و ارتباط علما و مراجع عظام و بدنه روحانیت با دولت باشد. به همین خاطر گاهی در بحثهای غیرمرتبط با امور روحانیت هم شركت می کنم و اظهارنظرهایی هم صورت می گیرد كه در مواردی مورد توجه اعضای هیئت دولت قرار گرفته است. برای نمونه چندی قبل درباره افزایش هزینه مرسولات پستی پیشنهاد كردم مؤسسات فرهنگی از این موضوع مستثنی شوند كه مورد قبول رییس جمهور و هیئت دولت هم واقع شد.
برخی معتقدند كه شما شورای نگهبان در دولت هستید و درباره شرعی بودن مصوبات هم اظهار نظر می كنید، آیا این گمانه زنی ها را قبول دارید یا فقط حوزه فعالیت شما در محدوده تعامل دولت و روحانیت محدود شده است؟
چنین چیزی درست نیست. این ها مسایلی است كه از سوی عدهای كه دنبال عنوان سازی و جریان سازی هستند، مطرح می شود. در شرح وظایف مشاور امور روحانیت رییس جمهور چنین چیزی قید نشده تا درباره شرعی بودن مصوبات اظهار نظر كند. كار شورای نگهبان تطبیق مصوبات مجلس با شرع اسلام است و از آن جا كه ممكن است لوایح تقدیمی دولت در مجلس دستخوش تغییر شود، چنین تعابیری صحیح نیست. عنوان من همان چیزی است كه در حكم صادره از سوی رییس جمهور آمده؛ حالا ممكن است كسانی بخواهند تعابیر دیگری به كار ببرند. البته اگر در هیئت دولت درباره مسایل شرعی موضوعی پیش آید، بحث می كنیم.
برخی معتقدند که با توجه به ارتباط شما با موسسه حضرت امام خمینی(ره) جنابعالی طیف فکری آیت الله مصباح را در دولت منقل می کنید. نظر شما در این زمینه چیست؟
در پاسخ به این منتقدان باید گفت که رهبر انقلاب بارها ستون فقرات فکری حوزه های علمیه را آیت الله مصباح یزدی و آیت الله جوادی آملی برشمرده و اعلام کرده اند که این ها در حوزه معارف دینی ستون اصلی به شمار می روند. امروز هم بسیاری از موسسات حوزوی اثرگذار با مدیریت شاگردان این دو بزرگوار اداره می شود. این نقطه قوت دولت است که از چنین پشتوانه فکری برخوردار باشد. من علت حساسیت برخی نسبت به این بزرگواران را نمی دانم. این دو بزرگوار همواره در راه تعالی دین معرفت و فلسفه کار کرده اند و هرگز ادعایی هم نداشته اند، ضمن آن که این روحیه را به شاگرانشان هم منتقل کرده اند. آقای احمدی نژاد هم از ابتدا عنایت به حوزه های علمیه و علماء به خصوص مؤسسه امام خمینی (ره) را اعلام کرده است. ما ابایی از این موضوع نداریم.
دولت و شخص شما معتقد هستید که این دولت نسبت به دولت های گذشته رابطه خوبی با حوزه دارد در حالی که بسیاری خلاف این نظر را دارند. پاسخ شما به منتقدان چیست؟
چنین دیدگاهی را قبول ندارم، زیرا در دولت قبل مشاور رییس جمهور در امور روحانیت در نهاد ریاست جمهوری مستقر بود؛ حتی مسئولیت امام جماعت مسجد سلمان فارسی را هم بر عهده داشت، اما در دولت نهم ارتباط دولت و روحانیت توسعه یافت: اولا مرکز فعالیت ها به قم منتقل شد و لذا دفتر اصلی در قم است و در عین حال با روحانیت تمامی استان ها ارتباط برقرار شد.
در این مدت ما تلاش کردیم که به جز مشاوره دادن به رییس جمهور، از ظرفیت حوزه برای تحقق دولت اسلامی بیشتر استفاده کنیم و از نظر کارشناسی حوزه برای امور اجرایی بهره ببریم. این مرکز اواخر سال 1385 با تأیید رییس جمهوری راه اندازی شد و تا امروز به فعالیت های خود ادامه داده است.
فعالیت این مرکز حول چه محورهایی است؟
بخشی از کار این مرکز ارتباط با مراجع عظام تقلید است و بخش دیگر به ارتباط دادن سازمان های اجرایی با حوزه به خصوص در امور پژوهشی بازمی گردد؛ یعنی این مرکز به عنوان یک کاتالیروز نیازهای دستگاه های اجرایی را به حوزه منتقل می کند.
البته کسی که مسئول ارتباط دولت با روحانیت است، درواقع یک سفیر محسوب می شود که نظرات دو طرف را منتقل می کند. در پنج سال گذشته، تلاش ها در این مسیر بوده که وظایف محوله در هر دو مقوله به درستی انجام شود.
پس پاسخ شما به برخی انتقادات چیست؟
ممکن است انتقاداتی باشد، ولی کسی که وظیفه ارتباط دادن دو طرف را دارد، مسئول ایجاد ارتباط است. البته برخی حقایق نشان می دهد گروهی که در وقایع بعد از انتخابات تلاش می کرد تا نظام جمهوری اسلامی را تغییر دهد، در حوزه، به برخی حساسیت ها دامن می زدند و با اطلاعات ناصحیحی که می دادند کار را سخت و پیچیده می کردند. من نقد به دولت را منتفی نمی دانم؛ زیرا هیچ کس بی عیب نیست؛ حتی برخی از بزرگان حوزه انتقادات تندی هم به دولت دارند، اما وقتی با انصاف ارزیابی می کنند این دولت، به خصوص با دولت اصلاحات تفاوت دارد. اگر عملکرد این دولت را در ارتباط با روحانیت با دولت اصلاحات مقایسه کنیم، به این می رسیم که خدماتی که دولت احمدی نژاد به اسلام، انقلاب و اهداف اسلامی، عزت جمهوری اسلامی و موفقیت های علمی انجام داده، بر کسی پوشیده نیست. در جنبه مسایل دینی هم حتی نسبت به حوزه طبق وظیفه ای که در قبال حوزه و روحانیت داشت گام های بلندی را نسبت به دولت های قبل برداشت که قابل مقایسه با گذشته نیست و از هیچ تلاشی برای خدمت رسانی به روحانیت دریغ نشده است.
یعنی شما معتقد هستید که برخی با ارایه اطلاعات نادرست سعی در تخریب رابطه دولت و روحانیت دارند؟
حجم شبهه افکنی ها به خصوص در وقایع بعد از انتخابات سنگین تر است. شبهه هایی که توسط رسانه های بیگانه منتشر می شود و برخی ایادی داخلی نیز به آن دامن می زنند. اطلاع رسانی شفاف بعضی از این نوع شبهه ها را برطرف کرده است.
شما خوشبینانه به مسایل نگاه می کنید. در بعضی از مسائل اختلافی، دولت استفتاء از رهبری را ملاک عمل خود قرار داده بود و علما نظر فقهی در این زمینه داشتند.
در این رابطه باید گفت که نظر مجتهد جامع الشرایط مبسوط الید که همان ولی فقیه است، ملاک عمل قرار می گیرد. همان طور که آیت الله میرزای شیرازی به رغم حلال بودن توتون و تنباکو، استعمال آن را حرام اعلام کرد و همه از این حکم تبعیت کردند.
وقتی ولی فقیه در جامعه اسلامی نظری می دهد همه به حکم حاکم اسلامی عمل می کنند؛ مثلا در موارد جنگ و صلح این رهبری نظام است که تصمیم گیری می کند. همان طور که در زمان امام، فتوای ایشان ملاک عمل بود، امروز هم فتوای رهبر انقلاب ملاک عمل است.
پس شما به عنوان مشاور امور روحانیت رییس جمهور بر این باورید که این رابطه در سطح مطلوبی قرار دارد؟
بله. در دولت نهم و دهم به صورت مبنایی اعتقاد به روحانیت وجود دارد و این موضع دولت تغییری نکرده است. امروز کسانی داعیه دار حمایت از مرجعیت در برابر دولت هستند که خود در دوره وزارتشان احکام الهی را زیر سئوال بردند و مسئله تساهل و تسامح در مسایل دینی را مطرح کردند. کسانی امروز نقش دلسوزان روحانیت و اسلام را بازی می کنند که بارها نشان داده اند که نه پایبند احکام الهی هستند و نه خدا و ائمه را قبول دارند. همان جریانی که خود را اتاق فکر جریان فتنه اخیر می داند، موجودیت خداوند و اصل وجود امام زمان (عج) را زیر سئوال برده است و حال این ها امروز نگران روحانیت شده اند!
کسانی که اصلا در دوره حکومت خود عنایتی به مرجعیت نداشتند، امروز تغییر تاکتیکی داده اند و مدعی حمایت از مرجعیت شده اند.
آیا این ایرادگیری ها به خاطر برخی اظهارات مشاوران رییس جمهور نیست؟
به نظر من این جریان فکری از مدت ها قبل روندی را آغاز کرد تا به جامعه القا کند که هر کس از مشاوران رییس جمهور حرفی به زبان آورد، به این معنی است که گویا احمدی نژاد آن را بیان کرده و خود رییس جمهور هم به این اظهار نظرها معتقد است. این روندی است که این طیف در رسانه ها و به خصوص روزنامه های خود باب کردند تا حتی اگر هر اشتباه کوچکی در اظهار نظرها صورت گرفت، فورا آن را به رییس جمهور منتسب کنند.
تصور نمی کنید این مسئله به این خاطر است که مرزی بین اظهارنظر شخصی و اظهارنظر از جایگاه مشاور رییس جمهور وجود ندارد؟
نمی توان بین اظهارنظر شخصی و غیر آن تفکیک قائل شد. ممکن است من اظهارنظری داشته باشم، اما احمدی نژاد موافق نظر من نباشد البته لزوما به این خاطر که من در هیئت دولت هستم و بارها با رییس جمهور دیدار کرده ام، نمی توان مدعی شد که حرف های من همان نظر احمدی نژاد است. ضمن این که حوزه وظایف هر یک از مشاوران در احکام صادره از سوی رییس جمهور مشخص است و هرکس مسئول اظهارات خود است. این روند ناسالمی است که بخواهیم همه چیز را به رییس جمهور منتسب کنیم. تنها وقتی می توان اظهارنظر یکی از اعضای کابینه را به رییس جمهور و دولت نسبت داد که همه مواضع با شخص رییس جمهور هماهنگ شده باشد.
به نظر شما بهتر نیست که مشاوران رییس جمهوری در بیان خود دقت بیشتری کنند تا راه سوء استفاده دیگران بسته شود؟ مثلا درباره اظهارات مشایی مباحث زیادی به وجود آمد که موجب کدورت خاطر روحانیون شد و شما هم نسبت به آن انتقاد داشتید.
بله در مورد اظهارنظر آقای مشایی درخصوص مدیریت انبیای الهی نظر خودم را اعلام و دیدگاه او را هم نقد کردم، اما باید گفت که حتی رییس جمهوری هم بارها در سخنرانی های خود مسئله مدیریت در زمان انبیای الهی را مطرح کردند، اما چون عبارات به درستی بیان شد، کسی هم به آن اشکالی نگرفت در حالی که آقای مشایی عبارات درستی را به کار نبرد و استفاده از الفاظ مبهم ابهاماتی ایجاد کرد که برخی سوء استفاده کردند. آدم باید خود مواظب باشد وارد مباحث فلسفی و کلامی که در آن تخصص ندارد، نشود.
تناقض گویی مشاوران با یکدیگر را چطور ارزیابی می کنید، این که یکی از مشاوران حرفی بزند که اظهارات دیگری را نقض کند.
این مسئله اشکالی ندارد. اتفاق نظر فقط باید در مسایل اجرایی باشد و بارها هم در هیئت دولت گفته شد که وزرا و اعضای کابینه فقط در امور قطعی اظهارنظر کنند تا دچار تناقض گویی نشوند. ارایه نظرات متناقض از سوی مشاوران در مسایلی که جنبه اجرایی ندارد نه تنها مشکلی ایجاد نمی کند بلکه زمینه را برای تضارب افکار مهیا می کند تا بهترین راه انتخاب شود. شورای مشاوران که با مسئولیت آقای ظفرقندی رییس حوزه دفتر رییس جمهور برگزار می شود نیز همین هدف را دارد تا نظرات مختلف و حتی متناقض را جمع آوری کند.
شما در دوره ای از تدوین منشور تعامل دولت و حوزه خبر دادید و بعدها گفتید که این منشور بیشتر توافقات دو طرف است. سرانجام این منشور چه شد؟
این منشور بیشتر جنبه جمع آوری پیشنهادها برای ارتقای حوزه ها و حرکت به سمت رشد و بالندگی داشت. برای نمونه آیت الله العظمی مکارم شیرازی پیشنهاد کردند یک هفته از سال به نام هفته حوزه نامگذاری شود تا مسایل مربوط به حوزه مورد بحث و بررسی قرار گیرد و نظرات بزرگان در این زمینه کسب شود. طرح چنین پیشنهادهایی نشان می دهد که دغدغه دولت و مراجع یکی است