هایپر مدیا | مرکز جامع خدمات رسانه ها / نگارش روزنامه |
|
|
اندازه فونت |
|
پرینت |
|
برش مطبوعاتی |
|
لینک خبر | جابجایی متن |
|
نظرات بینندگان |
كودتاي فرشتهها/سيد احمد نادمي
گاهي توفيق – و به تبع آن، شهرت- يك اثر چنان سايه سنگيني بر صاحب اثر و آثار ديگر او مياندازد كه عملا ديدن و تشخيص آنها را بسيار دشوار ميسازد. اين سايه سنگين نوعي از ديكتاتوري متن است كه بر خواستِ مخاطبِ عام تكيه دارد. عاديسازي و «مواجهه با متن آشنا» يكي از عامترين خواستهاي مخاطب عام است. اولين برچسبهايي كه از لحن اقناعي بهتر استفاده كرده باشند، در كمترين زمان ممكن با استقبال مخاطب عام روبهرو ميشوند و در نتيجه، متن مزبور مستقل و صاحب شناسنامه شده، در ساحت هنري (يا دانشي) موجوديت مييابد و بهمثابه عنصري هويتساز براي نويسنده خود شناخته شده و او را تعريف ميكند؛ تعريفي انحصارطلبانه (يعني با شنيدن نام نويسنده، بياختيار آن متن مشهور به ذهن متبادر ميشود).
ماجراي عبدالرضا رضايينيا و منظومه «فرشته بفرستيد» بر اين منوال است. «فرشته بفرستيد» يكي از آثار تحسينشده و ممتاز (در لحن و تكنيك) ادبيات دفاع مقدس است كه ديكتاتورمآبانه رضايينيا را در خود خلاصه ميكند و ميخواهد فراموش كنيم كه:
- مجموعههاي «روز چندم»، «هميشه فرداست»، «صبح قيامت بهخير» و منظومه «گلدون شكسته» و البته «مقتل گل سرخ» دغدغهها و آرمانهاي ادبي، اجتماعي و ديني رضايينياي شاعر را در قالبهاي قدمايي و شكلهاي معاصر شعري به جامعه عرضه كردهاند.
- صفحات ادبي روزنامهها و مجلات در سه دهه گذشته و همچنين كتاب «تاملي در نقد و شعر معاصران» (كه از معدود كتابهاي نقدِ «نقد ادبي» به زبان فارسي است) حضور كنشمند و دقيق رضايينياي منتقد را ثبت كردهاند.
- «عبدالوهاب البياتي»، «محمود درويش»، «آدونيس»، «جبران خليل جبران»، «انسي الحاج» و «احمد مطر» را با قلم تحليلي رضايينياي مترجم خواندهايم.
- رضايينياي پژوهشگر و رضايينياي ترانهسرا را ميشناسيم.
-...
«فرشته بفرستيد» ارزشهاي ادبياش را بهسادگي اقناعكنندهاي بهرخ خواننده ميكشد و او را مجاب ميكند. نگاه با طراوت و «طبيعت نشان» شاعر با موفقيت به امتزاج ادبيات اقليمي و ادبيات جنگ ميرسد. لحن طرز عراقي با تركيببنديهاي طرز هندي در ساختار مدرن شعر آزاد، بياني تغزلي را شكل ميدهد كه تشخص آن ترديدبردار نيست. تشخصي از جنس تشخص «گنجينهالاسرار» عمان ساماني در ميان مراثي عاشورايي. بيدليل نيست كه داوران كتاب سال دفاع مقدس در سال 75 بر برتري اين كتاب صحه گذاشتند. سزاست كه چنين منظومهاي به شهرت برسد و فعاليتهاي شاعرش را تحتالشعاع خود قرار دهد. اما اين همه ماجرا نيست. در سيستم ديكتاتوري، هميشه امكاني براي كودتا هست. بندهايي چون «اي يادآورنده در ياد/ ياد يادآور/ يادِ يادِ ياد» (از فصل كنار چشم خدا) و «چشم آوازمان بيشتر كن،/اي تابان تا ابد تازه!/ تازه از ازل تابان!/ محض محض!/ هجاي هميشه و هنوز!» (از فصل هلهله) با صراحت و تمامي منظومه، نهان روشانه، شاعري را احضار ميكنند كه يكي از شاعرترين شاعران معاصر است: م. مويد. م. مؤيد شاعري است كه از امكانات و پيشنهادهاي شعر حجم بهرهاي به كمال ميگيرد و با دميدن باورهاي خود در واژگان، از پرستش زبان (كه شاعران شعر حجم به آن دچارند) برائت ميجويد و به شعري ميرسد كه مصداق حقيقي «شعر ديني» است. رضايينيا در اين منظومه و در شعرهاي ديگرش به گسترش ظرفيتهاي زباني شعر م. مؤيد ميكوشد و مهمتر اين كه به ياد ميآوريم اوست كه سماجت ميورزد و م. مؤيد را به انتشار كتابهاي شعرش وا ميدارد.
چنين است كه از درون منظومه «فرشته بفرستيد»، كودتايي شكل ميگيرد و چهره ديگري از رضايينيا، يعني رضايينياي حامي، از رضايينياي شاعر اين منظومه رها ميشود...
بازخوانی یک میراث/زهیر توکلی
«یادگار سبک هندی» سرلوحه بیست اثر عبدالرضا رضایینیا (باران) است که تاکنون سهعنوان از آن بیست عنوان، منتشر شده است.
در این طرح پژوهشی، ظاهرا انگیزه اصلی «باران» پیش از ورود به دقائق ادبی و ریزهکاریهای تحقیقی آکادمیک، معرفی عالمانه شاعران مهجور مانده سبک هندی بوده است. تکوین این انگیزه به حدس باید از آنجا آب خورده باشد که آکادمی در ایران، نسبت به سبک هندی، ستم روا داشته است.
نسل اول ادیبانی که در آکادمی تدریس کردند، همه از هواخواهان دوره خراسانی یا عراقی بودهاند و برخی از سرسلسلگان ادیبان نسل اول، خود از شاعران بزرگ دوره مشروطه به شمارند از قبیل ملکالشعرای بهار، رشید یاسمی و علامه فقید علیاکبر دهخدا. میدانیم که شعر مشروطه در وجه کلان سبکشناختی، در ذیل دوره بازگشت ادبی است و از آنجا که اساسا شعر دوره بازگشت با زیر سئوال بردن تقریبا مطلق دوره هندی تشکل یافته است، ذهنیت غالب ادیبان نسل اول آکادمی نیز، بدبینی نسبت به دوره هندی (یا صفوی) و حقیر پنداشتن دستاورد ادبی آن دوره بوده است. از دهه چهل شمسی به این طرف، با مجاهدت علمی و ادبی بزرگانی چون سید عبدالکریم امیری فیروزکوهی و دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی، آرامآرام و بازخوانی میراث دوره هندی (یا صفوی) از سر گرفته شد.
پس از پیروزی انقلاب، بهخاطر علاقه شاعران نسل انقلاب، از قبیل یوسفعلی میرشکاک، محمدعلی معلم دامغانی و سید حسن حسینی بهطرز شاعران آن دوره بهویژه مولانا عبدالقادر بیدل دهلوی، این روند شدت گرفت. پس از مدتی، این گرایش به یک مد تبدیل شد و بسیاری از کسانی که نمیتوانستند یک غزل بیدل را درست و بدون غلط از روی کتاب بخوانند، دم از بیدل میزدند تا آنکه کار بهجایی رسید که دیوان بیدل دهلوی که پیش از آن تنها افستی از روی تصحیح «خلیلالله خلیلی و خال محمد خسته» در ایران موجود بود، به تصحیح یکی از همین شاعران نسل انقلاب با غلطهای فاحش و تأسفبرانگیز منتشر شد و پس از آن نثرهای او، ایضا
آنچه در برخورد اول با سه کتاب فعلا منتشر شده، از طرح پژوهش «یادگار سبک هندی» بهنظر میرسد، جدی بودن رضایینیا در مواجهه با سبک هندی و سلامت ماندن او از مد رایج شده ای بهنام «بیدلبازی» است.
پر بدیهی است که غزلیات بیدل، برآیند تجربههای متنوع دوره هندی و عرفان وحدت وجودی از هر دو نوع اسلامی و شبه قارهای آن بوده که در پیچیدهترین لفاف ارائه شده است. بنابراین فهم درست بیدل میسر نمیشود، مگر آنکه دامنهها و کمرکشهای آن قله بهدرستی بازشناسی شود. ظاهرا هدفگیری رضایینیا به این سمت و سو بوده است و نیز اینکه منحصر کردن شاعران موفق این سبک به چند نام مثل صائب یا کلیم غلط است و نیز بهطور مطلق مهر تمثیلی مضامین شعری این دوره نیز جفایی است بزرگ، زیرا در همین بافت تمثیلی، مضامین تغزلی و مفاهیم عارفانه پر شوری در شعر شاعران دوره هندی کارسازی شده است. رضایینیا سعی کرده است که باطل بودن این دو رویه تحلیل در اصحاب آکادمی را عملا نشان دهد. او در این کار، دست به گلچین کردن با تصحیح و تنقیح شعرهای گلچین شده زده است و بر زندگی و آثار هریک از شاعران موردنظر، مقدمهای نگاشته که مصداق «کمگویی و گزیدهگویی» است. این سه کتاب به این عناوین هستند: آینه بر فراز، معرفی و برگزیده شعر فانی کشمیری، یوسف در آغوش، معرفی و برگزیده شعر واقف پنجابی، شاعر گریههای طربناک، معرفی و برگزیده شعر غنیمت لاهوری. هر سه کتاب توسط نشر قو منتشر شدهاند. امیدواریم که ناشری پیدا شود، از آن ناشران که دلش برای میراث ادبی این سرزمین میسوزد و هفده عنوان دیگر را نیز به دست چاپ بسپارد
همه ساکنان پاستور/فائقهالسادات ميرصمدي
پنجم بهمن ٣٠ سال پيش مردم ايران براي اولينبار پاي صندوقهاي رأي رفتند تا رييسجمهور را انتخاب كنند. قبل از بررسي ويژگيهای مختلف اولين انتخابات رياستجمهوري ايران، بايد به اوضاع و احوال مملكت و انقلاب اسلامي نوپايي توجه كرد كه تازه در كشور اتفاق افتاده بود. انقلاب اسلامي ايران هم در روند وقوع و شكل پيروزي و هم از نظر مملكتداري با انقلابهايي كه در چند صد سال اخير در جهان اتفاق افتاده، شباهت جدی نداشت. مهمترين ويژگي انقلاب ٥٧ ايران، اسلامي بودن آن است. استقرار حكومت اسلامي، مهمترين دليل تلاش مردم براي بيرون راندن شاه و رژيم سلطنتي بود. انقلاب اسلامي ايران مدل جديدي است كه با شورش و كودتا فرق ميكند و هنوز در هيچجاي دنيا نظير آن اتفاق نيفتاده. تشكيل حكومت اسلامي با چارچوب دموكراتيك و قانونهاي مدني ويژگي منحصر بهفرد انقلاب اسلامي ايران است. تا قبل از انقلاب اسلامي ايران هرجا انقلابي صورت ميگرفت، مؤسسان نظام جديد سعي ميكردند تا پنج - شش سال كشور را با قانونهايي اداره كنند كه هنوز به تصويب نرسيده بود. معمولا در اين شرايط مسئولان تصميمهاي آني و كوتاهمدت ميگيرند و چارهاي هم جز اين ندارند. شلوغي و نابساماني اوضاع كشور پس از انقلاب، باعث ميشود تا مدتها كسي به فكر تدوين قانون اساسي و برگزاري انتخابات نيفتد. اما امام خميني(ره) دو روز بعد از ورود به ايران، شب پانزدهم بهمن ٥٧ با اعضاي شوراي انقلاب اسلامي در اقامتگاه ايشان، در دبستان علوي مشورت كردند. در اين جلسه، حاضران به نخستوزيري مهندس مهدي بازرگان رأي دادند. روز شانزدهم بهمن در مراسمي كه در سالن آمفيتئاتر مدرسه علوي برگزار شد، حكم نخستوزيري بازرگان رسما به او ابلاغ شد. حتي در آن شرايط هم امام تشريفات لازم و ضروري سياسي را براي ابلاغ حكم نخستوزيري ناديده نگرفتند. مهمترين وظيفه دولت موقت، اداره مملكت، برگزاري رفراندوم تغيير نظام كشور، تشكيل مجلس خبرگان براي تصويب قانون اساسي و برگزاري انتخابات مجلس شوراي اسلامي بود. امام قبل از ورود به ايران، در پاريس پيشنويس قانون اساسي را تدوين كرده بودند. انقلاب اسلامي حساب شده و با قانون و همهپرسي پيش رفت و پس از استقرار امام و حكومت اسلامي، باز هم جمهوري اسلامي به رفراندوم گذاشته شد. امام قدم به قدم نظر مردم را جويا شده و حتي براي خبرگان بررسي نهايي قانون اساسي هم انتخابات برگزار كردند. قانون اساسي كه به تصويب رسيد، نوبت به انتخابات رياستجمهوري و عاليترين مقام رسمي كشور پس از رهبري رسيد. ٣٠ سال از آن روز گذشته، اما شيوه ثبتنام نامزدها، تأييد صلاحيت آنها، تبليغات و شركت در انتخابات تغيير چنداني نكرده است، فقط در اولين انتخابات كه شوراي نگهبان هنوز تشكيل نشده بود، مسئوليت تأييد صلاحيت نامزدها به عهده امام گذاشته شد و ايشان هم اين كار حساس را به مردم سپردند و اجازه دادند ملت درباره كانديداها تصميم بگيرند. طمع رياستجمهوري ايران، گروههاي سياسي داخل و خارج را به جنب و جوش درآورد. هر حزب و جناح سياسي سعي ميكرد نامزدي براي انتخابات داشته باشد؛ حتي مجاهدين خلق كه به قانون اساسي رأي ندادند، مسعود رجوي را براي كانديداتوري معرفي كردند كه امام اجازه اين كار را به او ندادند و صلاحيت رجوي در مرحله اول رد شد. بالاخره در اولين انتخابات رياستجمهوري، ابوالحسن بنيصدر از بقيه جلو افتاد و رييسجمهور شد. حرف و حديثهاي زيادي درباره بنيصدر، پيشينه او قبل از رياستجمهوري و عزل و فرار او وجود دارد؛ اما نكته مهم اين است كه امام به بنيصدر رأي ندادند و ايشان با وجود آيندهنگريهاي سياسي و پيشبيني نتيجه كار، باز هم رأي مردم را محترم ميشمارند و تسليم آن ميشوند. امام خميني(ره) در نامه عزل آيتالله حسينعلي منتظري از قائممقامي رهبري با صراحت به اين نكته اشاره ميكنند: «والله قسم، من با نخستوزيري بازرگان مخالف بودم، ولي او را هم آدم خوبي ميدانستم. والله قسم، من رأي به رياستجمهوري بنيصدر ندادم و در تمام موارد نظر دوستان را پذيرفتم.»(١)
مسئله مهم ديگر اين است كه امام تا دوره سوم به روحانيان اجازه ندادند براي انتخابات رياستجمهوري كانديدا شوند؛ نه اينكه صلاح مملكت را نميدانستند يا از عاقبت كار ميترسيدند. چنين استدلالهايي براي كسي كه آينده قدرتمندترين كشور بلوك شرق، شوروي را پيشبيني ميكند و فروپاشي آن را خبر ميدهد، بعيد است. امام با اين كار ميخواستند مردم و رهبران حزبهاي سياسي بفهمند استقرار حكومت اسلامي، اگر با همكاري روحانيان و كساني كه به قول ايشان داخل روحانيت هستند صورت نگيرد، شكست ميخورد؛ همانطور كه مهندس مهدي بازرگان و ابوالحسن بنيصدر در اداره كشور واماندند. آدم ها در دوره های مختلف ریاست جمهوری آمده اند و رفته اند برنده ١٠ دوره انتخابات رياستجمهوري ايران قطعا نظام جمهوري اسلامي ايران بوده است. ٣٠ سال از انقلاب اسلامي ميگذرد و در خرداد امسال، ٨٥ درصد مردم پاي صندوق رأي ميآيند. رقم مشاركت مردم اينبار، بيش از همه دورههاي قبل بود. نظام اسلامي، انقلاب اسلامي، حركتي است كه روز به روز به تعبير رهبر انقلاب، رويشهاي بيشتري خواهد داشت