31
32
|
هایپر مدیا | مرکز جامع خدمات رسانه ها / نگارش روزنامه |
|
|
اندازه فونت |
|
پرینت |
|
برش مطبوعاتی |
|
لینک خبر | جابجایی متن |
|
نظرات بینندگان |
گفت و گو با دکتر غلامعلی حداد عادل
روایت پنج روز رایزنی سیاسی/ فرشاد مهدی پور-مرتضی بیات
در آن مقطع جنابعالي با خواص زيادي روبهرو بوديد كه با اين شبهه مواجه شده بودند، ازجمله برخي از اعضاي مجمع تشخيص مصلحت نظام. لطفا در اين خصوص نيز توضيحاتي بدهيد؟
جلسه مجمع تشخيص صبح روز ٢٣ خرداد تشكيل شد و چه خوب بود زماني مذاكرات آن جلسه و جلسه بعدش منتشر ميشد. در جلسه ٢٣ خرداد مجمع تشخيص مصلحت نظام، البته آنطور نبود اعضاي مجمع بهتزده يا قائل به وقوع تقلب در انتخابات باشند.
آقاي هاشميرفسنجاني درخصوص مسئله تقلب نظري نداشتند؟
آقاي هاشمي در جلسه مجمع تشخيص صراحتا نميگفتند در انتخابات تقلب شده، مثلا تمام شدن تعرفه و يا دير رسيدن تعرفهها و از اين دست اشكالات در جلسه مجمع طرح شد و البته در آن جلسه و جلسه بعدي هم آقاي محسنياژهاي، وزير اطلاعات تمام اين شبهات را نقد كرد ولي هيچيك از اعضا به صراحت مطرح نميكردند كه در انتخابات تقلب شده؛ ولي به انتخابات ايراد ميگرفتند.
به چه علت كسي در جلسه مجمع تشخيص به شبهه تقلب اشاره نكرد؟
به خاطر اين مسئله كه براي ادعاي خود بايد دليلي ارائه ميكردند و در اين خصوص دليلي وجود نداشت و فقط از قول آقاي ريشهري مطلبي نقل شد كه در حضور خودشان مطلب هم بازگو شد و وزير اطلاعات روند قول منصوب به ايشان را بررسي كرد و آقاي ريشهري هم گفت، مطلب را آنطور كه بنده گفتم، به اين شكل نبوده است.
مطلب منسوب به آقاي ريشهري چه بود؟
تا جايي كه يادم هست، مطلب منسوب به ايشان اين بود كه نقل شده بود آقاي ريشهري هفته قبل از انتخابات به قم سفر كرده بودند براي سركشي به شعبه دانشكدهشان در آن شهر و در آنجا يكي از كارمندان دانشگاه مطرح ميكند كه به روستاي پدرم رفته بودم و مشاهده كردم كه انگشت او به رنگ آبي درآمده و آن را به استامپ زده، به پدرم گفتم چه شده؟ و او گفت كه ما را بردند تا به آقاي احمدينژاد رأي بدهيم و از اين جهت معلوم بود كه رأيسازي صورت گرفته است و آقاي ريشهري مطرح كردند كه آنچه آن كارمند بنده مطرح كرد، اين بود كه پدرم گفته ما را بردند يك جايي و درواقع انگشت زديم يا امضا كرديم كه در انتخابات هفته بعد شركت كنيم، اما آن روز ما رأي به احمدينژاد نداديم و گفته بودند كه ما را بردند كه تعهد بدهيم كه در انتخابات شركت كنيم. آقاي ريشهري گفتند كه اين مطلب را پيگيري كرديم و صحت نداشت و بعضي از آقايان سئوال پرسيدند و ازجمله بنده كه گفتم اين حرف اصلا معنا ندارد كه يك آدمي را ببرند و اثر انگشت بگيرند كه در انتخابات شركت كند و اين اصلا سابقه ندارد.
با اين بحث ميتوان گفت كه اعضاي مجمع تشخيص مصلحت نظام قانع شدند؟
هيچكس دليلي نداشت درباره اينكه در انتخابات تقلب صورت گرفته است. مثلا يكي از شبهات در جلسه اول مجمع اين بود كه گفتند در دو هفته قبل از انتخابات، ستاد كل نيروهاي مسلح بخشنامه كرده كه شناسنامه سربازها را جمع كنند و اين نشانه آن است كه براي آقاي احمدينژاد ميخواستند رأي بدهند كه سرلشكر فيروزآبادي، رئيس ستاد كل نيروهاي مسلح كه عضو مجمع هستند، اين موضوع را مطرح كردند. البته مطلب فوق كذب محض بود و آنچه اتفاق افتاده يك قاعدهاي بوده كه هميشه هنگام انتخابات در نيروهاي مسلح عمل ميشود و آن اين است كه سربازها چون در منزل نيستند، شناسنامه آنها به همراهشان نيست و از دو سه هفته قبل ستاد كل نيروهاي مسلح در بخشنامهاي توصيه ميكند كه به سربازها مرخصي داده شود تا شناسنامههاي خود را به همراه بياورند.
در جلسه مجمع تشخيص گوينده هر دو شبهه يك نفر بود؟
خير، نكته مهم در جلسه اول يعني ٢٢ خرداد اين بود كه وزير اطلاعات گفتند از چند ماه پيش در رسانههاي خارجي تقلب در انتخابات شنيده شده بود و جمعبندي ما اين بود كه امسال در اين دوره از انتخابات ممكن است موضوع تقلب مطرح شود. بنابراين رهبري به ما دستور اكيد دادند كه مبادا تقلبي صورت گيرد، از اين جهت ما تمام نيروي خود را صرف كرديم كه از تقلب احتمالي در انتخابات جلوگيري كنيم و آقاي اژهاي گفتند كه بهعنوان وزير اطلاعات به شما اطمينان ميدهم كه تقلبي در انتخابات صورت نگرفته. يعني اساسا تقلب سازماندهيشدهاي به وقوع نپيوسته است. حتي آقاي اژهاي اعلام كردند كه در پاي ٤٥ هزار صندوق رأي از وزارت اطلاعات افرادي بهصورت مستقيم حضور داشته يا اينكه از طرف وزارت اطلاعات به آنها مأموريت داده شده بود بهغير از نظارت شوراي نگهبان بر روند رأيگيري نظارت كنند.
با وجود اين مسائل، ديديم كه اوضاع روند ديگري را طي كرد؛ علتش چه بود؟
ادعاي تقلب از روز شنبه مطرح شد و تظاهرات خياباني به تعبير رهبري اردوكشي خياباني ادامه پيدا كرد كه اوجش در روز دوشنبه ٢٥ خرداد بود و نامزدها مانند آقاي كروبي هم صحبتهايي ميكردند كه در اينجا مجال بيانش نيست، چون اهميتي ندارد. به هر حال، آن جمعيت روز دوشنبه دعوت شدند به ميدان وليعصر و ديگر در اينجا جمعيت ترجيح دادند در خيابان حاضر باشند و عصر دوشنبه نيز ماجراها به خون كشيده شد و حملهاي به پايگاه بسيج صورت گرفت كه از نگهبانان و بسيجيان مستقر در پايگاه و عدهاي از كساني كه به پايگاه حمله كرده بودند، كشته شدند و ماجرا سمت و سوي ديگري گرفت.
نماز جمعه مقام معظم رهبري در جمعه همان هفته چه پيامي را در پي داشت؟
رهبري در روز جمعه در نماز شركت كردند و جمعيت انبوهي با آرامش نماز را برقرار كردند كه اين موضوع به دشمنان خارجي اين پيام را انتقال داد كه تصور نكنند مردم حضور ندارند، بلكه مردم بيش از هميشه پشتسر رهبري هستند و به دشمنان داخلي نيز اين پيغام را داشت كه مردم حضور دارند و انتظار عقلاي قوم نيز اين بود كه پس از گفتار منطقي مقام معظم رهبري در روز جمعه، رهبران و كانديداي معترض به سخنان ايشان احترام بگذارند و از اردوكشي خياباني دست بردارند و نتيجه اين تلاشها اطلاعيه مجمع روحانيون مبارز شد.
چرا آقاي هاشمي پس از نماز جمعه موضعگيري نكرد؟
آقاي هاشمي به هر حال در آن روزها وضع خاصي داشت و معلوم است، اما مجمع روحانيون مبارز به شكلي خود را كنار كشيد؛ البته ديگران اين كار را نكردند. آقايان تصور ميكردند جمعيتي كه به خيابانها ريخته اضافه ميشود و هرچه آنها بگويند انجام ميشود، ولي به هر حال از روز شنبه واكنش نظام در مقابل اين لجاجتها عوض شد و ديديم كه ظرف دو سه روز مردم حساب خودشان را از يك عده كه شعار ساختارشكن ميدادند، جدا كردند و ممكن است هنوز هم يكسري قانع نشده باشند، اما به آن شكلي كه اوضاع كشور ناامن شده بود، ديگر اثري وجود ندارد. اعتقاد بنده از روز شنبه ٣٠ خرداد اين بود كه آمدن به خيابانها به معناي ايستادن در مقابل نظام است. عموم مردم كه به خيابانها آمدند، نه انگيزه داشتند و نه دليلي براي ايستادن در مقابل نظام و آن شوق و شعفي كه كشورهاي اروپايي نشان ميدادند، آنها نداشتند.
آنهايي كه روز ٢٥ خرداد آمده بودند، دردشان يك چيزي بود كه پس از آن فرو ريخت و البته در مهلت ١٠ روزه شوراي نگهبان كه رو به پايان بود، قاعدتا بايد نتيجه اعلام ميشد و عدهاي امثال بنده احساس ميكرديم كه براي مردم معترض موضوع تبيين نشده است و ما مصلحت نميديديم كه در شوراي نگهبان در پايان ١٠ روز پرونده انتخابات بسته شود. اين بود كه از شوراي نگهبان خواستيم تلاش كنند موافقت رهبري را براي تمديد رسيدگي به اعتراضات جلب كنند و شوراي نگهبان بعد از بررسي جلسه نامهاي نوشتند و رهبري هم مصلحت را در تمديد رسيدگي به اعتراضات در شوراي نگهبان ديدند. به هر حال همان فرضي كه تقلب شده يا نشده رسيدگياش سبب منفعت نظام بود.
ايده تشكيل هيئت ويژه در همين نامه آمده بود؟
در آن نامه فقط تقاضاي تمديد مهلت رسيدگي مطرح شده بود.
آن ايده چگونه شكل گرفت؟
آن كساني كه از شوراي نگهبان ميخواستند براي تمديد مهلت رسيدگي اقدام كنند، پيشنهادشان اين بود كه اگر چنين تمديدي صورت گرفت، شوراي نگهبان از چند نفر دعوت كند كه مورد اعتماد مردم باشند كه تا به فرآيند رسيدگي شوراي نگهبان كمك كنند و بهعنوان رابط بين شورا و نامزدهاي معترض، درنهايت گزارش خود را به مردم ارائه كنند.
غير از شما چه كساني پيگير اين موضوع بودهاند؟
آن دو نفري كه در اول امر دنبال ماجرا بودند، بنده و آقاي ابوترابي بوديم.
براي انتخاب تركيب هيئت شش نفره چه فرآيندي طي شد؟
همه در مورد اين موضوع اتفاق نظر داشتند كه افراد هيئت از كساني باشند كه همه مردم به آنها اعتماد داشته باشند. حالا شوراي نگهبان تشخيص داد كه اگر بنده باشم اين معنا حاصل ميشود و آقاي ابوترابي را هم بهعنوان فردي كه از سياستبازي دور است در جامعه شناخته ميشود و آقاي ولايتي هم به همين شكل و آقاي درينجفآبادي نيز بهعنوان يك روحاني باصداقت و آقاي رحيميان هم بهعنوان يك روحاني نزديك به بيت امام و كسي كه منصوب به جناح راست نبود و رفاقتي نيز با مجمع روحانيون داشت و عليالقاعده مورد احترام جريان چپ نيز بود و آقاي گودرز افتخارجهرمي بهعنوان حقوقدان معروف و استاد دانشگاه كه سالها حقوقدان شوراي نگهبان بوده و آقاي خاتمي هم وي را بهعنوان يكي از اعضاي سه نفره نظارت بر قانون اساسي انتخاب كرده بودند، اعضاي هيئت را تشكيل دادند.
تصميمگير نهايي براي انتخاب اعضاي هيئت، شوراي نگهبان بود؟
بله، شورا يك طيفي را انتخاب كرد. مثلا آقاي ولايتي و دري از دوستان آقاي هاشمي محسوب ميشوند، بنده و آقاي ابوترابي وضع متفاوتي داشتيم، آقاي افتخارجهرمي بهعنوان مخالف اصلاحات هيچوقت شناخته نشده بود و آقاي رحيميان هم بهعنوان روحاني مورد اعتماد بيت امام و روحانيون چپ شناخته ميشد. بنابراين تركيب هيئت، تركيب نسبتا خوبي بود.
اين تركيب قبل يا بعد از نامه به رهبري شكل گرفت؟
بعد از تمديد مهلت رسيدگي بود، زيرا اول صبر كرديم تا مطمئن شويم كه تمديدي براي رسيدگي صورت ميگيرد و سپس وارد مراحل بعدي شويم.
آيا در اين مرحله مذاكرهاي با نامزدها صورت گرفته بود؟
به محض اينكه عصر روز نهم كه فرداي آن روز مهلت قانوني شوراي نگهبان تمام ميشد، خبر موافقت رهبري با درخواست شوراي نگهبان را داشتيم و در جلسهاي كه بنده با آقاي ابوترابي داشتم، قرار بر اين شد كه آقاي ابوترابي به سراغ آقاي كروبي و موسوي بروند و از اين آقايان خواهش كنند كه دو نماينده معرفي كنند كه در كنار هيئت شش نفره حضور داشته باشند.
آقايان خباز و تابش در اينجا پيشنهاد شدند؟
بله، ما با شناختي كه از آقاي خباز و تابش در مجلس داشتيم، فكر كرديم آقاي تابش ميتواند مورد اعتماد آقاي موسوي باشد و آقاي خباز هم مورد اعتماد آقاي كروبي. بعد از تماس ما، آقايان خوشحال شدند و مخالفتي نكردند؛ اما تحقق اين مسئله به توافق نامزدها بستگي داشت.
آيا آقاي ابوترابي به سراغ نامزدهاي معترض رفتند؟
بله، آقاي ابوترابي به سراغ آقاي كروبي رفتند و به ايشان اظهار داشتند كه نمايندهاي براي هيئت معرفي كند و آقاي كروبي نيز از اين موضوع استقبال كرده بودند و فقط گفته بودند روي فرد پيشنهادي شما بعدا تصميم ميگيريم، ولي روي اصل معرفي نماينده توافق داشتند. ظاهرا آقاي ابوترابي آن شب نتوانسته بودند آقاي موسوي را پيدا كنند، البته آقاي ابوترابي با آقاي فاتح صحبت كردند و از ايشان خواهش كردند كه صحبت كنند تا اين كار شكل بگيرد و بنده نيز به آقاي فاتح گفتم كه ما پيشداوري نداريم و نميخواهيم ثابت كنيم كه تقلب نشده و واقعا ميخواهيم بدانيم كه تقلبي صورت گرفته يا خير و در حقيقت نيت بنده اين بود كه اگر برايم معلوم شد كه تقلب گسترده شده، بهعنوان مشاور عالي رهبري بروم و گزارشي را خدمت ايشان ارائه كنم و اگر هم تقلبي صورت نگرفته، بروم و به مردم موضوع را گزارش كنم.
يعني شما در صحت انتخابات ترديد داشتيد؟
خير، ولي در آن لحظه فرض را بر اين گذاشتم كه ممكن است تقلب شده باشد و در اين جهت مصمم نيز بودم كه اين ادعا را آزمايش كنم. البته من دلايلي داشتم كه تقلب نشده و اين دلايل را در مصاحبه روز چهارشنبهشب بيان كردم و گفتم كه يك بررسي بيطرفانه و منصفانهاي انجام شده و از فرداي آن روز آقاي ابوترابي مرتب سعي كرد موافقت آقاي موسوي را با پيوستن به اين حركت جلب كند.
آقاي ابوترابي با آقاي موسوي ديداري هم داشت؟
آقاي ابوترابي دو بار با وي ديدار داشت، اما آقاي موسوي استقبال نكرده بود.
مگر ايشان دنبال شورايي غير از شوراي نگهبان نبود؟
در اين طرحي كه ميخواست اجرا شود، اعتبار شوراي نگهبان حفظ شده بود و ايشان دنبال آن نبود.
يعني آقايان بهدنبال كار جديدي غير از مجاري قانوني بودند؟
بله، يك جرياني در اين مسئله دنبال ميشد و آن اين بود كه آقايان دنبال كار جديدي غير از مجاري قانوني بودند. مثلا طرح ميكردند كه مراجع تقليد يك هيئتي را تعيين كنند و آن هيئت به شبهات رسيدگي كند و نظرش را به رهبري بدهد يا رهبري خودشان اعلام كنند اين انتخابات را بپذيرند و رهبري مسئوليت صحت انتخابات را برعهده بگيرند و استنادشان نيز به سيره امام بود، اما گروه شش نفره در كنار شوراي نگهبان بودند و براي همين، آقاي موسوي به آقاي ابوترابي گفته بود من دو مشاور دارم، يكي محتشميپور و ديگري موسويلاري كه هر دو وزير كشور بودند و انتخابات برگزار كردند؛ بنده بايد نظر آنها را هم بپرسم و در اين چند روز كه ما دو نفر جلسه ميگذاشتيم كه چگونه كار را پيگيري كنيم، بعضي از افراد ديگر نيز تلاش كردند تا اين ادعا و تهمت تقلب به نظام را به شكل عاقلانهاي بررسي كنند، خصوصا آقاي آقامحمدي.
غير از شما و آقاي ابوترابي، آن چهار عضو ديگر چه تحرك خاصي انجام دادند؟ آيا رايزني هم با موسوي و كروبي انجام داده بودند؟
بنا بر اين بود كه از سوي هيئت يك نفر مذاكره كند و سخنگو باشد و هر كس جدا از ديگري حرفي نزند.
قبل از اينكه آقاي آقامحمدي وارد مذاكرات شود، اشاره كرديد كه آقاي ابوترابي دو بار با آقاي موسوي ديدار داشته و به نتيجه نرسيده است، در اين رابطه بيشتر توضيح دهيد.
تقريبا همهجور حرفي زده شده بود، نه نفي مطلق بود و نه تصميم مثبت؛ بلكه حرفهاي مختلف رد و بدل شده بود و ما گمان ميكرديم با پيگيري مسئله به نتيجه برسد.
در اين مرحله از آقاي كروبي اطلاع نداشتيد كه آيا نماينده ميفرستد يا خير؟
آقاي كروبي آرام آرام از قاطعيت خود دست برداشت و حرفهاي شبيه موسوي را ميزد و ديگر آن روحيه شب اول را نشان نميداد. آقاي آقامحمدي با توجه به سابقه دوستي كه با ايشان داشت، تماس گرفته بود و دو روز مانده به پايان مهلت پنج روزه تمديد شده، خودش را به جلسه شش نفره شوراي نگهبان رساند و فهرستي از درخواستهاي آقاي موسوي آورد و گفت: ايشان گفته كه اعتراضات ما اين است و بايد رسيدگي شود.
چه فرآيندي در جهت تهيه اين فهرست اتفاق افتاده بود؟
ايشان رفته بودند پيش آقاي موسوي و او را به مشاورانشان ارجاع داده بود. مذاكرات بين آقاي آقامحمدي و آن افراد چند مورد صورت گرفته بود كه اعضاي هيئت گزارش وي را شنيدند و با آيتالله جنتي در ميان گذاشتند و ايشان نيز استقبال كردند.
ظاهرا پشينهادها سخت و نفسگير بود؟
بله، ولي آيتالله جنتي گفتند كه ما از هر پيشنهادي كه در عرصه عمل امكان داشته باشد، استقبال ميكنيم. يكي از ادعاهاي مهم در آن روزها اين بود كه در بعضي از حوزهها تعداد آراي به صندوق ريخته شده، خيلي بيشتر است و اين حرفي بود كه محسن رضايي در مصاحبه تلويزيوني خود اعلام كرد و مردم ميگفتند چطور ١٤٠ درصد جمعيت رأي دادهاند؟ ما در اين جلسه شش نفره بحث كرديم چطور ميشود اين ادعا را بررسي كرد و به اين نتيجه رسيديم كه اگر چنين اتفاقي افتاده باشد، بايد يك تعداد آراي به صندوق ريخته شده، جعلي باشد و برابر آن مشخصات تهبرگ وجود خارجي نداشته باشد. براي همين ما با آقاي آيتاللهي، رئيس سازمان ثبت احوال كشور تماس گرفتيم و موضوع را تعقيب كرديم و ايشان گفت امكان بررسي چنين موضوعي وجود دارد.
اين همان پيشنهاد آقاي موسوي بود؟
بله، يا مثلا گفته بودند اگر در جايي تعداد قابل توجهي رأي با يك قلم و خط نوشته شده باشد، حكايت از تقلب دارد و در اين مورد نيز شوراي نگهبان گفت ما حاضريم به همه اينها رسيدگي كنيم، اما يك شرط دارد و آن اينكه هر جا قرار شد به اين ادعاها رسيدگي شود، نامزدهاي معترض غير از هيئت شش نفره و نمايندگان آنها يك نماينده معرفي كنند تا در حضور آنها انجام شود و اين حرفي منطقي بود.
رايزنيهاي آقاي ابوترابي و آقاي آقامحمدي به كجا انجاميد؟
آقاي ابوترابي و آقاي آقامحمدي از فرداي آن روز تلاش كردند تا كارها پيش برود، ولي آقايان از مواضع خود عبور كردند و حاضر به معرفي نماينده نشدند و نكته مهم اين بود كه ما تا آخرين دقايقي كه ممكن بود در پايان مهلت پنج روزه تمديد شود، از طريق رابطها و تلفنها پيگير بوديم، ولي آقايان حاضر به معرفي نماينده نشدند.
ما شنيديم كه آقاي آقامحمدي، آقاي محتشميپور را پيدا نميكند؛ تا اينكه درنهايت موفق ميشود وي را پيدا كند و او اظهار ميدارد كه شروط قبلي بهكنار و آزادي مطبوعات و زندانيان و... را نيز ميخواهيم و مذاكرات تا نيمهشب در حضور آقاي ابوترابي ادامه پيدا ميكند؛ در اين رابطه كمي بيشتر توضيح دهيد؟
جزييات اين موضوع را از آقاي آقامحمدي ميتوان پرسيد، ولي به هر حال تا ساعت ١٠ و ٣٠ دقيقه صبح در شوراي نگهبان حضور داشتيم و منتظر بوديم تا ببينيم آقايان نمايندگانشان را معرفي ميكنند يا خير تا مثلا ١٠ درصد صندوقها بهصورت تصادفي بازبيني شود.
شروط ديگري هم گذاشتند؟
خير، درواقع ما را بلاجواب گذاشتند و كاري كردند كه بتوانند به ادعاي تقلب ادامه دهند.
از آقاي هاشمي هم درخواست كمك شده بود؟
آقاي هاشمي هم اين روند را تأييد كرده بودند، حتي آقاي هاشمي با آقاي خاتمي تماس گرفته بودند و گفته بودند جريان معترض با شوراي نگهبان همكاري كند، ولي آقايان اعتنايي نكردند و درنهايت آنچه به بنده ثابت شد، اين بود كه آقايان حاضر به راستيآزمايي نيستند و اين نشان ميداد كه ادعاي تقلب در انتخابات موجه نيست.
بعد از جمعه ٢٢ خرداد ظاهرا ادعاي تقلب كمتر مطرح شد، در اين رابطه توضيح دهيد؟
بله، بعد از جمعه ٢٢ خرداد ادعاي تقلب در انتخابات كمتر مطرح شد و در يك شيب ملايم منفي، حوادث به سمت ديگري سوق پيدا كرد و تظاهرات و راهپيماييهاي خياباني جاي خود را به ادعاي تقلب داد. در اين جهت، خشونتهايي صورت گرفت و عدهاي نيز به زندان كهريزك برده شدند و با آنها بدرفتاري شد و تا مسئولين آمدند متوجه شوند و اقدام كنند، چند روزي طول كشيد. در آن فاصله مجلس هم تعطيل بود و بنده روز اولي كه مجلس باز شد، فعال شدم و يك هيئتي از سوي مجلس براي رسيدگي به اين مسائل تشكيل شد و در حل مسائل كهريزك مؤثر بود و اساسا هيچكس راضي به وقوع چنين حادثه تلخي نبود و چنين اتفاقاتي اساسا مشكوك بود و بعد از آن علت براي ادامه دعوت به خيابانها شد و چيزي بود كه معلول بود و جاي خود را به علت اصلي داد و علت اصلي به حاشيه رفت و فراموش شد و ديگر مسئله كهريزك و بدرفتاري با دانشجويان و... مطرح شد.
روز شمار وقایع سیاسی
جمعه 22 خرداد
انتخابات دهمين دوره رياست جمهوري برگزار شد.
شنبه 23 خرداد
مجمع روحانيون مبارز در واكنش به نتايج انتخابات رياست جمهوري طي بيانيهاي اعتراض خود را اعلام كرد و خواستار ابطال اين انتخابات شد.
درگيريهاي پراكنده و اعتراضي حاميان موسوي و كروبي در خيابان مطهري صورت گرفت.
يك شنبه 24
احمدي نژاد در كنار حاميان خود در ميدان وليعصر جشن پيروزي انتخابات را برگزار كرد.
ميرحسين موسوي در بيانيه شماره دو خطاب به شوراي نگهبان خواستار ابطال انتخابات شد.
مهدي كروبي در بيانيهاي همانند موسوي خواستار ابطال نتايج اعلام شده انتخابات شد.
دیدار میرحسین موسوی با رهبر معظم انقلاب
سهشنبه 26 خرداد
سخنگوي شوراي نگهبان گفت در نشست امروز سه شنبه 26 خرداد با نمايندگان نامزدها «ما روند قانوني رسيدگي به شكايات را توضيح داديم و مطالب آنها را نيز شنيديم. قرار شد مطالب در جلسه عمومي شورا مطرح شود و ما نتيجه را به آنها (نامزدها) اعلام كنيم.»
چهارشنبه ۲۷ خرداد
نمايندگان ستادهاي چهار نامزد دهمين دوره انتخابات رياست جمهوري در نشستي دوستانه، در حضور حضرت آيتالله خامنهاي، ديدگاههاي خود را درباره انتخابات و مسائل مربوط به آن بهطور صريح و شفاف بيان و مسئولان ذيربط نيز توضيحاتي را ارائه كردند.
راهپيمايي معترضين تهراني به انتخابات در خيابان وليعصر تهران ادامه يافت.
چهارشنبه ۲۷ خرداد
موسوي بيانيههاي شماره 3 و 4خود را منتشر كرد.
راهپيمايي معترضان تهراني به انتخابات در خيابان كريمخان به سمت وليعصر صورت گرفت.
محسن رضايي در نامهاي خطاب به وزير كشور، نسبت به تعلل آن وزارتخانه در ارايه آمار تفصيلي صندوقهاي رأي به نماينده قانوني وي، اعتراض كرد و آن را زمينهساز از بين رفتن حق نامزدها براي شكايت قانوني دانست.