42
43
|
هایپر مدیا | مرکز جامع خدمات رسانه ها / نگارش روزنامه |
|
|
اندازه فونت |
|
پرینت |
|
برش مطبوعاتی |
|
لینک خبر | جابجایی متن |
|
نظرات بینندگان |
9 انتخاب 6 رییسجمهور /مروری بر تحولات دورههای نهگانه انتخابات رياستجمهوري در ایران /روحا... محمودیان
رفسنجانی و عباس شیبانی به عنوان کاندیدا به رقابت پرداختند که در نهایت هاشمی رفسنجانی که از حمایت قاطع گروه های سیاسی، از جمله روحانیت و روحانیون مبارز برخوردار بود، با 5/94 درصد به ریاست جمهوری انتخاب شد.
ششمین انتخابات، بیشتر در فضای خاص اقتصادی و تحت تأثیر توسعه اقتصادی و بهبود وضعیت معیشتی صورت گرفت. چنان که در سال منتهی به انتخابات، باتوجه به سیاست تعدیل اقتصادی و سازندگی کشور، نرخ تورم به بالاتر از 20 درصد رسید که با توجه به حاکم شدن نسبی ارزش های اقتصادی در جامعه، چنین موضوعاتی تأثیر خاصی می توانست بر انتخابات داشته باشد. چنان که دولت در این دوران مورد انتقاد شدید سایر گروه های سیاسی، از جمله جناح چپ بود. از سوی دیگر، باید گفت این انتخابات در فضای سیاسی آرام تری نسبت به انتخابات سال های گذشته برگزار شد.
نکته مهم دیگر این که در ششمین انتخابات، رقابت حزبی خاصی به وجود نیامد؛ چراکه جناح چپ کاندیدای خاصی معرفی نکرد. درواقع، اکثر کاندیداها وابسته به جناح راست بودند که بیش از همه احمد توکلی رویکرد انتقادی اتخاذ کرد. به همین دلیل، پیش از انتخابات، مشخص بود که هاشمی رفسنجانی از میان چهار کاندیدا، بار دیگر به ریاست جمهوری خواهد رسید. به هرحال، در این انتخابات، صلاحیت احمد توکلی، رجب علی طاهری، عبدا... جاسبی و هاشمی رفسنجانی تأیید شد که از میان 33 میلیون واجد شرایط رأی دادن، با مشارکت حدود 8/16 میلیون نفر، هاشمی رفسنجانی با کسب 62 درصد آراء به پیروزی رسید.
نتایج این انتخابات، افزایش قدرت تکنوکرات ها، کاهش پایگاه مردمی دولت باتوجه به نارضایتی های اقتصادی، افزایش شدید شکاف بین راست سنتی و مدرن، شکل گیری تدریجی تشکل های راست مدرن همچون کارگزاران، انزوای بیشتر جناح چپ و... بود.
هاشمی رفسنجانی تا زمان برگزاری هفتمین انتخابات ریاست جمهوری، در این سمت باقی ماند و در پایان دو دوره ریاست جمهوری، از سوی مقام معظم رهبری به ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام برگزیده شد.
هفتمین انتخابات ریاست جمهوری، دوم خرداد 1376 هجری شمسی برگزار شد. سید محمد خاتمی، علی اکبر ناطق نوری، سیدرضا زواره ای و محمد محمدی ری شهری نامزدهای این دوره از انتخابات بودند. در این انتخابات، سید محمد خاتمی، از مجموع 29 میلیون و 76 هزار و 70 رأی مأخوذه، 20 میلیون و 78 هزار و 178 رأی به دست آورد.
در تحلیل این دوره از انتخابات گفته می شد که ناطق نوری به عنوان نامزد انتخاباتی که از همه زودتر حضور خود را اعلام کرد، چندین بار خود را ادامه دهنده وضع موجود و پیرو شیوه هاشمی رفسنجانی در اداره مملکت عنوان کرد؛ در حالی که رقیب او سیدمحمد خاتمی با آن که بیشترین نزدیکی را با حزب کارگزاران و اطرافیان او داشت، با شعار دگرگونی، تغییر و توجه به خواست عمومی مردم به میدان آمد و توانست آراء بیشتری را به خود اختصاص دهد.
برگزاری اجلاس سران کشورهای اسلامی در تهران در آذر 1376، برگزاری انتخابات سراسری سوم مجلس خبرگان در اول آبان 1377، انتخابات شوراهای شهری در هفتم اسفند 1377، انتخابات بیستمین دوره مجلس شورای اسلامی در 29 بهمن 1378 و حادثه «یازدهم سپتامبر آمریکا» از رویدادهای عمده دوره اول ریاست جمهوری خاتمی بود.
هشتمین انتخابات ریاست جمهوری، روز 18 خرداد 1380 هجری شمسی برگزار شد. در این دوره، سید محمد خاتمی، احمد توکلی، علی شمخانی، عبدا... جاسبی، حسن غفوری فرد، منصور رضوی، شهاب الدین صدر، علی فلاحیان و مصطفی هاشمی طبا نامزدهای مطرح بودند. از نکات جالب این انتخاب، رقابت دو تن از اعضای کابینه خاتمی یعنی شمخانی (وزیردفاع) و هاشمی طبا (رییس سازمان تربیت بدنی) با او بود. به رغم آن که انتظار می رفت، گرایش های متفاوت فکری و خاستگاه های مختلف کاندیداها موجب پراکندگی آراء شود، در این دوره نیز خاتمی توانست از مجموع 28 میلیون و 86 هزار و 507 رأی مأخوذه در داخل و 73 هزار و 889 رأی مأخوذه در شعبه های خارج از کشور، 21 میلیون و 659 هزار و 53 رأی را به خود اختصاص دهد و به عنوان هشتمین رییس جمهور ایران برگزیده شود.
حمله آمریکا به عراق و افغانستان، سقوط صدام و طالبان در این دو کشور و برگزاری هفتمین دوره انتخابات مجلس (اسفند 1382) از مهمترین رویدادهای دوره دوم ریاست جمهوری خاتمی بود.
نهمین انتخابات ریاست جمهوری، در دو مرحله و در روزهای 27 خرداد و سوم تیر 1384 هجری شمسی صورت گرفت. محمود احمدی نژاد، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، مهدی کروبی، محمدباقر قالیباف، مصطفی معین، محسن مهرعلی زاده و علی لاریجانی نامزدهای این دوره بودند. محمود احمدی نژاد و علی اکبر هاشمی رفسنجانی به دور دوم انتخابات راه یافتند.
مشخص بود که احمدی نژاد در دور دوم به راحتی می تواند آرای قریب به ده میلیون شهروند را که قبلا به وی و آقای قالیباف و لاریجانی رأی داده بودند، کسب کند. برنامه جنبی او کسب بخشی از آرای اصلاح طلبانی بود که در دور اول به معین و مهرعلی زاده و کروبی رأی داده بودند. باتوجه به ضریب پایین تحریم کنندگان و عدم علاقه مندی بخش مهمی از اصلاح طلبان به حمایت از رفسنجانی، از نظر آماری، کار تمام شده بود. وظیفه احمدی نژاد جداکردن بخش های نرم و میانه رو و اصلاح طلبان و طرفداران هاشمی رفسنجانی و سرازیر کردن آرای آن ها به سوی خود بود.
تاکتیک های انتخاباتی او در این باره موفق بود. وی به عنوان نامزدی نامرئی که مردم از سوابقش بی خبر بودند و بار منفی و انتقادی اش نیز محدود بود، خود را به راحتی فردی خارج از حوزه قدرت نشان داد؛ چراکه به راحتی می توانست مدیریت کشور را به صورت انتزاعی مورد سؤال قرار دهد، اما برای رقیبش (هاشمی رفسنجانی)، امکان چندانی برای دفاع وجود نداشت. حتی نقد کارکردی گذشته احمدی نژاد، رقیب او را در موقعیتی قرار می داد که مجبور می شد نظامی را که خود معمار آن بوده است، زیر سؤال ببرد. در مقابل رقیبی مسن و قدرتمند که کوله ای از شایعات مربوط به ثروت و قدرت پنهان را با خود حمل می کرد، احمدی نژاد فردی ساده، جوان و خاکی به نظر می آمد که از خانواده ای با امکانات محدود سربرآورده بود.
ساده زیستی، ساده پوشی و ساده گویی احمدی نژاد، به اضافه برنامه های مردم محورش درباره عدالت اجتماعی، مبارزه با فساد و اسراف و تشریفات اداری و کاغذبازی، به راحتی هرکسی را که کمترین شکی نسبت به رقیب او داشت، جذب می کرد. شعار عدالت اجتماعی و توزیع ثروت در اقتصاد نفت محور، بسیار دلپذیر و جذاب می نمود، چراکه در ذهنیت توده ها، بهره برداری بیشتر برخی از منابع نفتی و غیرنفتی کشور (بحران توزیع اقتصادی)، علت العلل همه ناکامی ها و محدودیت های معیشتی آن ها بود. سرانجام، مرحله دوم انتخابات نهمین دوره ریاست جمهوری در سوم تیر 1384 برگزار شد و محمود احمدی نژاد توانست از مجموع 27 میلیون و 959 هزار و 253 رأی، 17,248,782 رأی را از آن خود کند و به عنوان رییس جمهوری اسلامی ایران برگزیده شود. بلافاصله پس از انتخاب شگفت انگیز محمود احمدی نژاد، اولین نظریه برای توجیه این واقعه از سوی خبرنگاران و مفسران خارجی متعجب که از وقایع ایران غافل بودند و دنبال توجیهی قابل قبول می گشتند، در فرصتی بسیار کوتاه مطرح شد. آن ها انتخاب میلیونی احمدی نژاد را در چند کلمه محدود کردند: «پیروزی فقر بر ثروت و قیام توده های فقیر برعلیه قدرت طلبان» غافل از این که انتخاب احمدی نژاد برخلاف تحلیل آن ها بازگشت مردم به اصول و آرمان های انقلاب بود؛ بازگشت به راه امام(ره).