هایپر مدیا | مرکز جامع خدمات رسانه ها / نگارش روزنامه |
|
|
اندازه فونت |
|
پرینت |
|
برش مطبوعاتی |
|
لینک خبر | جابجایی متن |
|
نظرات بینندگان |
دوراهي سياست و طبيعت /طرح احداث كنارگذر تالاب انزلي در یک نگاه /محمد پاکنیت
«احداث جاده میان گذر تالاب انزلی قطعی شد.» با انتشار این خبر، در هفته اول خرداد ماه سال جاری، پرونده اختلاف حامیان محیط زیست و مسئولان وزارت راه بر سر ساخت گذرگاهی بر تالاب انزلی بسته شد؛ گذرگاهی که به اعتقاد کارشناسان محیط زیست، تالاب را به خطر مرگ می اندازد. به گفته کارشناسان محیط زیست با وجود تمهیداتی که وزارت راه و ترابری سنجیده است، باز هم تالاب انزلی در خطر خواهد افتاد، به طوری که در چند سال آینده یکی از بزرگترین و مهمترین تالاب های شمال کشور خشک خواهد شد.
«ساخت گذرگاه انزلی تصویب شد.» این خبر 11 سال پیش در حالی در رسانه ها اعلام شد که پیش از آن كنوانسيون بينالمللي رامسر براي حراست از تالابها مصوب شده بود. كارشناسان بارها هشدار دادند كه با ادامه تخريب اين تالاب، امكان دارد نام آن وارد ليست تالابهاي درخطر، معروف به فهرست مونترال، شود. در همین گیرودار بود که کارشناسان محیط زیست، تازه ترين مطالعات خود را در ارزشمندي اقتصادي تالاب انزلي، براي نشان دادن شدت فاجعه منتشر کردند. آخرين مطالعات درمورد ارزش اقتصادي تالابها نشان می داد كه يك تالاب بهطور متوسط 17 برابر اراضي كشاورزي پربازده، ارزش اقتصادي دارد و تنظيم آب و هوا، جلوگيري از سيل، حفاظت از تنوع گياهي و جانوري، زیبایی و چشمنوازي ذاتي تالاب، جاذبههاي توريستي و ايجاد فضایی براي زندگی پرندگان مهاجر و... از مهمترین خدمات وجود یک تالاب است. اما انتشار اين مطالعات نتوانست مسئولین وزارت راه را متقاعد کند. در نهايت با شروع احداث كمربندي انزلي، وسعت اين تالاب از 21 هزار هكتار به حدود 12 هزار هكتار رسيد. پیشنهاد مخالفان ساخت گذرگاه، یعنی کارشناسان محیط زیست، این بود که مسیر گذرگاه، 500 متر از مسیری که در نقشه اولیه ترسیم شده بود، عقب تر برود تا شاید تالاب از مرگ حتمی نجات پیدا کند، اما این پیشنهاد که در هیئت دولت نیز تا حدی تصویب شد، به نتیجه عملی نرسید.
چندین ماه بعد از همه اختلاف نظرها بین کارشناسان محیط زیست و وزارت راه و ترابری و بعد از این که مسئله تالاب انزلی بارها و بارها در مجلس مطرح شد، سرانجام دکتر دلاور نجفی، معاون محیط طبیعی و تنوع زیستی سازمان حفاظت محیط زیست کشور، خبر داد: «بعد از آن که در کمیسیون زیربنایی دولت در خصوص ساخته نشدن کنارگذر وزارت راه در تالاب انزلی به نتیجه نرسیدیم، موضوع به معاونت علمی و فناوری رییس جمهوری سپرده شد تا بین اصرار وزارت راه و ترابری و مخالفت سازمان محیط زیست حکمیت کند که این حکمیت منجر به تأیید طرح وزارت راه و ترابری برای احداث کریدور در تالاب انزلی شد.»
علی رغم تصویب معاون علمی و فن آوری ریاست جمهوری، مبنی بر این که 60 درصد طول مسیر گذرگاه انزلی به صورت پل احداث گردد و دهانه پل ها عریض و با فاصله و با استفاده از عایق های نوری و صوتی استاندارد ساخته شود، اجرای این طرح تنها 40 درصد دغدغه های زیست محیطی را برطرف می کند و 60 درصد مشکلات باقی می ماند.
دکتر دلاور نجفی در این باره می گوید: «با توجه به این که این جاده از میانه تالاب عبور می کند، خیلی از آسیب های پیش بینی شده در این تالاب مرتفع نمی شود و بسیاری از مشکلات در حین احداث این جاده، حیات تالاب انزلی را با خطر مواجه خواهد کرد.»
به گفته کارشناس مسئول تالاب انزلی، اصرار وزارت راه و ترابری برای احداث کنار گذر تالاب انزلی، بیش از 500 هکتار از این تالاب را می بلعد و این مسئله به مرور زمان باعث وصل شدن تالاب به بندر انزلی و در نهایت منجر به خودزنی تالاب و نابودی کامل آن خواهد شد.
مسعود باقرزاده کریمی، کارشناس مسئول تالاب انزلی، در اعتراض به تصمیم وزارت راه و ترابری می گوید: «نمی دانم چه اصراری بود که طرح کنارگذر، با تخریب حداقلی که از سوی کارشناسان محیط زیستی برای ساختن کنارگذر ارایه شده بود، کنار گذاشته شد تا در نهایت طرحی که بیشترین آسیب را به بدنه تالاب وارد می کند و به نابودی کامل آن می انجامد، اجرا شود.» او به کریدور پیشنهادی وزارت راه که قرار است به زودی اجرایی شود، اشاره می کند و این راه حل را مناسب نمی داند: «در این طرح به خاطر این که دهانه پل ها کوچک طراحی شده است، آب به خوبی جریان ندارد و به الطبع پدیده «جلبک آزولا» تشدید می شود و در نهایت شوری دریاچه بالا می رود. قطعا فاجعه ای بدتر از این را شاهد خواهیم بود. متأسفانه طرح هایی با مستندات قانونی درباره این کنارگذر تهیه شده بود که کنار گذاشته شده است و انگار زور هرکس زیاد تر است طرح او به نتیجه می رسد. ما بیشتر از این توان مبارزه برای نجات تالاب انزلی نداریم. اقداماتی که حتی از سوی مدیران سابق و فعلی تأیید شده است، به کنار می رود و طرح های مخربی که وزارت راه تدارک می بیند اجرایی می شود؛ طرح هایی که باعث نابودی کامل تالاب خواهد شد.» کارشناس مسئول تالاب ها، با پیش بینی این که تالاب انزلی در آینده و با این طرح کنارگذر به طور کامل از بین می رود، معتقد است: «500 هکتار از تالاب به خاطر کریدور وزارت راه به طور کامل زایل می شود و در آینده به خاطر وصل شدن یک سمت کنارگذر به بندر، سمت دیگر نیز به مرور زمان به شهر وصل می شود و با وصل شدن دو طرف تالاب، خودش، خودش را نابود می کند و این یعنی این که تالاب انزلی به زودی می میرد. تالاب با مکانیسمی طبیعی و در اثر سیلاب های فصلی، جلبک ها را در دریا تخلیه می کند و با این کار برای مدتی از چنگ این پدیده می گریزد، اما برای از بین بردن جلبک ها به شکل های دیگر، مثل تخلیه از راه های میکانیکی می توان متوسل شد که متأسفانه در این زمینه سرمایه گذاری و هزینه ای نخواهد شد.» به نظر می رسد اصرار وزارت راه و ترابری برای احداث کنارگذر تالاب انزلی، مرگ این تالاب زیبا را نزدیک کند؛ تالابی که به وسیله مرز شنی شهر انزلی از دریای خزر جدا شده است و خرداد ماه سال 1354 (ژوئن 1975) در سایت رامسر، به عنوان یک تالاب بین المللی به ثبت رسیده است.
روشنفکران علیه روشنفکران
بحث انتخابات همچون همیشه مشغله ذهنی بخش عمده ای از جامعه و اقشار گونه گون آن بوده است. شهر بار دیگر چهره عوض کرده؛ بیلبوردها و محل های مخصوصی که برای تبلیغات انتخاباتی تعبیه شده، عکس کاندیداها را در خود جای داده و ستادها، ائتلاف ها، احزاب و دسته بندی ها و حمایت از کاندیداهای مورد نظر، حضور مشاوران کارآزموده و با سابقه و گاه معزول و مطرود و امتحان پس داده، چهره های آشنا و مشهور، گروه های مبلغ و موزع خام و جوانان با سری پرشور و آرمان هایی دست نیافتنی! رفتن به دانشگاه ها که دیگر از مفهوم «دانش جو» تهی شده و سفرهای استانی و سردادن شعارهای پرطمطراق و مصاحبه و مناظره و فیلم های تبلیغاتی و خبر که تمام تیتر روزنامه ها و صدر اخبار سیما را به خود اختصاص داده اند، حال و هوای امروز جامعه را رقم می زند که تا انتخابات ریاست جمهوری چند صباحی فرصت دارد.
در این میان اما بازار مباحث اخلاقی و احترام به انواع و اقسام حقوق ها نیز گرم است. وعظ و خطابه و استناد به تاریخ و احادیث و افراد است که پشت سر هم توصیه می شود؛ غافل از آن که روشن فکران جامعه با بضاعت موجود در تعریف ماهیت روشنگری در جامعه ما در جدل کلامی و نوشتاری با یکدیگر از هر نوع تخریبی استفاده و برای افشاگری و از بین بردن عرض هم، نه اخلاق و نه توصیه های دینی و نه حتی گذشته خود را به یاد می آورند. با تعاریف ارایه شده و در عمل ثابت شده، روشن فکر موظف است تا در آرا و اندیشه های خود پیوسته تجدید نظر کرده و راه را برای مکالمه و گفت وگو با دیگران باز گذارد و در خلال زمان در صدد اصلاح نظرات برآید... در حالی که همزمان با تغییرات اساسی در ایران و در جهان و کائنات، آن نویسنده که نه با جامعه همراه و همگام است و نه توانسته همراه با دیگر هم قطارانش که روزی در اوج بودند، جریانی ادبی را احیا و داستان نویسی را رونق بخشد، بدون آن که دردآگاه باشد و مطلع از وقایع و اخبار و احادیث روز؛ به میدان سیاست پا می گذارد و می نویسد و رد می کند و تأیید، جالب آن که آن فیلسوف اصلاح طلب نیز اندیشیدن را که شرط اول فلسفه بافی است رها کرده و فقط در پی آن است که نظر خود را قالبی نوین زند؛ کسی که از یک سو دم از حافظ و مولانا و غزالی می زند و از سویی دم از حکومت علوی و شرح نامه مولا به امام حسین(ع)، مرغش با تمام این تحولات همچنان یک پا دارد و با گذشت چهار سال که در قرن بمباران اطلاعات، خود به مثابه یک دوره تاریخی می تواند در نظر گرفته شود، حرفش بسیار مردانه است و به مصداق آن مثل معروف «حرف مرد یکی است!» بر ادعای خود پای می فشرد و با استفاده ابزاری از غزل های جاودانه در پاسخ به مخالفانش، هجویه می نگارد و به خیال خود و به اصطلاح همین قشر فرهیخته، پیرمرد و گروهی را که بر همین باورند، دراز می کند! اگر اخلاق این است و احترام به عقاید و باورها همین پرده دریدن هاست که مرحمت فرموده و ما را مس کنید؛ اگر روشن فکران فعال در جامعه این قماش باشند که وای بر ما که خود، خویشتن را می دریم...
***
اما راستی تمام این ها در کفه ترازوی الهی چه قدر به حساب می آید؟ معامله با چه کسی؟ کجا؟ برای چه؟ حق؟ که تنها نزد حضرتش است و بس. ناخواسته یاد عبارتی از حضرت سیدالشهداء علیه السلام افتادم که می فرمایند: «هیچ امری را نپذیرید مگر آن که خود را شایسته آن بدانید» آیا ما را جز بندگی حضرت حق سزد؟