هایپر مدیا | مرکز جامع خدمات رسانه ها / نگارش روزنامه |
|
|
اندازه فونت |
|
پرینت |
|
برش مطبوعاتی |
|
لینک خبر | جابجایی متن |
|
نظرات بینندگان |
دفاع استاد و شاگرد از فلسطين
نگاهي به فعاليت هاي آزاديخواهانه علامه
امروز اسناد رسمي به عنوان يکي از مهمترين و اساسي ترين منابع تاريخي به حساب مي آيد. به خصوص اگر اين اسناد توسط سازمان هاي اطلاعاتي خاص پيرامون افراد يا موضوعات پيش آمده در طول تاريخ معاصر باشد.
آن چه که مسلم است، علامه بزرگوار «محمدحسين طباطبايي» يکي از ستارگان بي بديل آسمان علم ايران اسلامي است. کمتر صحبتي از بعد سياسي اين شخصيت علمي به ميان آمده که البته به دليل عدم ورود ايشان به اين گونه مسايل است. با اين حال، ما بر آن بوديم که ببينيم آيا مي توانيم ردپايي از نام ايشان و يا عملکردشان در اسناد سازمان هاي اطلاعاتي رژيم شاهنشاهي پهلوي پيدا کنيم. اين تلاش، تنها توانست در سه مورد نتيجه بدهد که نگاهي به آن ها مي اندازيم.
حکومت شاهنشاهي که لقب ژاندارم منطقه را از طرف دول غربي با افتخار يدک مي کشيد، جزو کشورهايي بود که مي بايست به نوعي حامي و پشتيبان مولود ناميموني به نام رژيم اشغالگر قدس (اسراييل) باشد. ايجاد قراردادهاي نفتي و فروش اين فرآورده با قيمت هاي نازل به اين رژيم و از طرف ديگر، خريد سلاح و همچنين استفاده از نيروهاي امنيتي و اطلاعاتي آن براي تقويت دستگاه اطلاعاتي رژيم شاهنشاهي، توانسته بود رابطه بسيار قوي و ناگسستني را ايجاد کند. جنايات بي رحمانه اسراييل در منطقه و کشتارهاي خونيني که اين رژيم در فلسطين و لبنان صورت مي داد، باعث شد که روحانيون و علما در برابر چنين جناياتي سکوت اختيار نکنند و بعضا با اعتراض و سخنراني هاي گوناگون به نوعي اعتراضات خود را نشان بدهند. امام خميني(ره) جزو پرچمداران اين حرکت محسوب مي شود. اما بعدها با همکاري ديگر علما و روحانيون در اين مسير، به طور مشخص نقش شخصيت هاي ديني در اين عرصه، از ديگران پررنگ تر شد. علامه طباطبايي نيز جزو کساني بود که در اين مسير گام برداشت.
طبق اسناد به دست آمده، اول بار در تاريخ 16/2/1349 نامه اي داخلي از بخش هفت سازمان اطلاعات و امنيت کشور (ساواک) به اين مضمون صادر شد:
(سند شماره 1)
به: رياست بخش احضار و تحقيق
از: بخش هفت
موضوع: تعيين مشخصات حساب هاي جاري
خواهشمند است دستور فرماييد صاحبان حساب هاي جاري شماره هاي زير را به طور غيرمحسوس تعيين و نتيجه را به اين بخش اعلام نماييد.
حساب جاري شماره 45600 بانک بازرگاني مرکز
حساب جاري شماره 77388 بانک ملي مرکزي
حساب جاري شماره 9595 بانک صادرات بازار
رييس بخش بصيري
(سند شماره 2)
جلسه عده اي از روحانيون در منزل توکلي
از ساعت 7 الي 9 روز يکشنبه 13/2/1349 جلسه اي با شرکت شيخ اکبر هاشمي، شيخ حسين کاشاني، لاهوتي، شيخ احمد توکلي، کرماني، شيخ فضل ا... مهديزاده محلاتي، سيد علي غيوري و شيخ جعفر شجوني در منزل احمد توکلي تشکيل گرديد. هاشمي اظهار داشت در منزل [امام] خميني در قم باز است و من با سيد احمد پسر آقاي [امام] خميني و شيخ حسن و شيخ صادق که کارهاي منزل را اداره مي کنند، ملاقات کردم. در مورد حقوق و ... طلاب اين سه نفر گفتند آقاي [امام] خميني سفارش نموده چنانچه مانعي نيست، حقوق طلاب را بدهيد. من سئوال کردم آيا پول هست؟ آن ها جواب دادند موضوع پول مطرح نيست و موجود مي باشد. اما چه کسي بايد اين پول را بدهد؟ چون هر کسي اين کار را بکند مورد مؤاخذه سازمان قرار خواهد گرفت. کاشاني اظهار داشت خوب است اين پول به وسيله رباني و منتظري داده شود. هاشمي جواب داد من عقيده دارم فقط منتظري اين عمل را انجام بدهد و اگر سئوال شد، بگويد اين پول را مؤمنين داده اند جمع شده و بايد پرداخت شود. هرکس اين مطلب را بگويد. چون فعلا که آقاي حکيم هم مريض است. خيلي مناسب است که پول از طرف [امام] خميني داده شود. پس هاشمي گفت: مرتضي مطهري – سيد حسين طباطبايي علامه که در قم است و سيد زنجاني که مشاراليه نيز ظاهرا در قم مي باشد. به منظور کمک به آوارگان فلسطيني حساب هايي باز نموده اند که شماره هاي آن ها به اين شرح است.
بانک ملي شعبه مرکز 773880 – بانک صادرات شعبه مرکز 9595 – بانک بازرگاني شعبه مرکز 45600 و سفارش نمود که در منابر به مردم بگوييد که کمک کنند. توکلي در پايان جلسه اظهار داشت [ناخوانا] مسافرت نموده و احتمالا دوشنبه مراجعه خواهند نمود.
(سند شماره 3)
به: رياست بخش هفت
از: بخش تحقيق و احضار
درباره: تعيين مشخصات حساب هاي جاري
عطف به يادداشت اداري مورخه 16/2/1349
تعيين اسامي صاحبان حساب جاري مورد نظر به طريق غيرمحسوس براي اين بخش مقدور نمي باشد و طبق تحقيقات انجام شده درباره حساب جاري شماره 9595 بانک صادرات معلوم گرديد که به نام سه نفر افراد مشروحه زير به ثبت رسيده است.
1- محمدحسين طباطبايي فرزند محمد. شماره شناسنامه 809 صادره از کنسولگري ايران در نجف.
2- ابوالفضل موسوي فرزند محمد. شماره شناسنامه 19423 صادره از زنجان.
3- مرتضي مطهري فريماني فرزند محمدحسين. شماره شناسنامه 2233 صادره از فريمان.
توضيح آن که سه نفر فوق الذکر معمم مي باشند.
بخش تحقيق. رشيدي
(سند شماره 4)
گزارش
تاريخ: 31/2/1349
درباره: جمع آوري وجه جهت سازمان الفتح
محترما معروض مي دارد.
منظور: به عرض رساندن سوابق عاملين جمع آوري وجه.
خلاصه پيشينه: گزارشاتي که اخيرا از ساواک تهران واصل شده حاکي است سه نفر از روحانيون به اسامي مرتضي مطهري، سيد ابوالفضل موسوي زنجاني و محمدحسين طباطبايي حساب هايي به شماره هاي 45600 بانک بازرگاني شعبه مرکزي – 77388 بانک ملي ايران شعبه مرکزي و 9595 بانک صادرات شعبه بازار ظاهرا به منظور تأسيس مسجد، افتتاح و طي اعلاميه هاي چاپي از مردم خواسته شده کمک هاي خود را براي فلسطين به حساب هاي مزبور واريز نمايند و اعلاميه هايي که در اين زمينه صادر شده در نقاط مختلف تهران از جمله بازار، دانشگاه تهران و حسينيه ارشاد توزيع گرديد.
و ساواک تهران در تاريخ 20/2/1349 اعلام داشته موجودي حساب شماره 9595 بانک صادرات مبلغ 12 هزار ريال مي باشد.
اينک خلاصه سوابق صاحبان حساب هاي فوق به شرح زير از عرض مي گذرد:
الف) شيخ مرتضي مطهري فرزند حسين شغل استاد دانشکده الهيات، از روحانيون افراطي و طرفدار نهضت به اصطلاح آزادي است که در تاريخ 15/3/1342 به اتهام اقدام بر ضد امنيت داخلي کشور دستگير و در تاريخ 26/4/1342 از زندان آزاد و سرانجام قرار منع پيگرد درباره وي صادر شده است.
شخص مذکور مدتي به جاي سيد محمود طالقاني در مسجد هدايت، نماز جماعت برگزار مي نموده و همواره در گفتار و مذاکرات خود مطالب تحريک آميز و انتقادي بيان مي نمايد که از جمله در تاريخ 31/4/1343 به طور خصوصي اظهار داشت مردم بس که مبارزه کردند و نتيجه نگرفتند خسته شدند و همگي مأيوسند، مخصوصا جبهه ملي که روي همين اصل عقب نشيني کرد و سران نهضت آزادي هم تنها روي ايمان آن ها بود که ايستادگي کردند. وظيفه ما روحانيون و وعاظ است که نگذاريم مردم از مبارزه خود نااميد شوند، بلکه بايد آن ها را اميدوار سازيم و روحيه آنان را تقويت کنيم.مشاراليه روز 17/7/1348 ضمن سخنراني در حسينيه ارشاد مطالبي در مورد نهضت آزادي بخش اسلام ايراد و افزوده با شعار زنده باد و مرده باد نمي توان آزاد شد، آزادي معنوي با آزادي اجتماعي همراه است، اسلام گفته است هيچ کس در اجتماع نمي تواند برتر و بهتر از ديگري باشد و قرآن اين حق را داده که اگر کسي داراي قدرت شد و بر ضعيف ستم نمود و قوانين اسلام را ناديده گرفت، او را از مقام خود به زير بکشند و حق خود را از وي بگيرند.
سپس اضافه کرده چرا مردم از يک مقامي که در رأس قرار دارد با نام و القاب ستايش کننده او را صدا مي کنند؟ فقط خداست که بايستي مورد ستايش قرار گيرد. نامبرده روز 10/9/1348 در سالن امتحانات کوي دانشگاه تهران، تحت عنوان انسانيت در مکتب علي، صحبت و اظهار نموده استعمارگران غربي مي کوشند تا ما را در قيد و بند اسارت نفس خود نگه داشته و حس آزادي خواهي و آزادي طلبي را از ما سلب کنند.
ب- سيد ابوالفضل موسوي زنجاني فرزند محمد، از وعاظ افراطي و طرفدار نهضت به اصطلاح آزادي است و مدتي در مسجد هدايت سخنراني مي نمود و بعضا مطالب تحريک آميز ايراد کرده و از جمله در تاريخ 9/6/1346 ضمن وعظ اظهار نموده در دنيا جز خداوند هيچ مقامي وجود ندارد که مورد ستايش و تعظيم قرار گيرد. آن هايي که براي موقعيت هاي دو روزه دنيا از هر ستايش و تعلقي خودداري نمي کنند، سخت در اشتباهند. روزي فرا خواهد رسيد که بايد جواب اين ستايش هاي بي جا را بدهند. مقام و جاه ديگران ملاک عمل براي بشر نيست که وادار به ستايش کند.
پ- محمدحسين علامه طباطبايي فرزند محمد، از روحانيون مقيم نجف بوده که فاقد سابقه مي باشد. با عرض اين که در زمينه جمع آوري وجه اطلاعات تکميلي از ساواک تهران خواسته شده مراتب جهت استحضار معرفي گرديد.
(سند شماره 5)
به: تيمسار رياست گروه اطلاعاتي شهرباني کل کشور (اداره اطلاعات)
از: اطلاعات شهرباني استان مرکز
ساعت هفده روز 7/2/1349 در حسينيه ارشاد آقاي مرتضي مطهري به مناسبت روز اربعين و سالروز تولد علامه اقبال لاهوري پاکستاني چنين بيان داشت: سخني که در نظر گرفته بودم که امروز عرض کنم موضوع براي شهيدان بود. در اين روز دو حادثه روي داد يکي آن که اول زاير وارد شد به قبر امام حسين، جابر ابن عبدا... انصاري از مدينه به کربلا بود. جريان دوم زيارت امام حسين در اين روز است. همه منظورها پيوند با شهيدان است. از اقبال هفت کتاب چاپ شده و در سخنراني هاي خود اهميت آن ها را نوشته. او مردي است که اروپا رفته دنياي اروپا او را مردي متفکر مي داند و صاحب نظريه. به جوانان گفته است علوم جديد را بياموزند. آينده اروپا را خيلي شوم و خطرناک مي داند. به علم اروپا خوشبين و به تمدن آن ها بدبين است. نتيجه نهايي آن ها سود از درويشان به توانگران، در پايان اضافه نمود ماها مرده پرست هستيم. آقاي علامه طباطبايي کمتر از اقبال لاهوري نيست. براي آوارگان فلسطين حساب در بانک ملي ايران شعبه مرکزي به شماره 77388 و در بانک بازرگاني شعبه مرکزي به شماره 45600 و در بانک صادرات شعبه بازار به شماره 9595 باز نموده اند و شما اگر هر نفر يک تومان هم که بپردازيد. مبلغ قابل ملاحظه اي مي شود. هرچند تمام پول مسلمانان را جمع کنند به اندازه ثروت دو نفر يهودي دزد که پول هاي دنيا را مي دزدند نيست. ليکن مسلماني خود را نشان داده ايد، مانند آن موقعي که ابراهيم را در آتش انداخته بلبلي منقار خود را آب پر مي کرد و به آتش مي ريخت به او گفتند اين چه اثري دارد، گفت از من همين ساخته است. ساعت 30/18 خاتمه يافت در حدود صد و پنجاه نفر جمعيت.
(سند شماره 6)
به: اداره کل سوم
از: اداره کل هشتم
تاريخ گزارش: 13/5/1349
موضوع: کمک به فداييان فلسطين
سفارت سوريه به وزارت امور خارجه کشور متبوعه خود ضمن ارسال يک نسخه بيانيه (براي فلسطين) که حاوي اسامي علمايي است که مردم را به پرداخت کمک دعوت کرده اند، اسامي اشخاص مذکور و شماره حساب هاي سه گانه بانکي آن ها را که به همين منظور باز نموده اند، به شرح زير اعلام داشته است:
(علامه طباطبايي – سيد ابوالفضل موسوي – مجتهد زنجاني و مرتضي مطهري)
حساب جاري شماره 45600 بانک بازرگاني شعبه مرکزي (بانک تجارت)؛
حساب جاري شماره 77388 بانک ملي ايران شعبه مرکزي؛
حساب جاري شماره 9595 بانک صادرات شعبه بازار.
مراتب به عرض تيمسار رياست ساواک رسيد. پي نوشت فرمودند. صورت به اداره کل سوم داده شود که صورت آن ها به وزارت دارايي داده شود که ماليات مناسب بايد از آن ها دريافت دارند.
(سند شماره 7)
گزارش
درباره شيخ مرتضي مطهري شغل واعظ
تاريخ: 28/9/1349
به طوري که استحضار دارند سه نفر از روحانيون تهران و قم به اسامي شيخ مرتضي مطهري، ابوالفضل زنجاني و محمدحسين علامه طباطبايي با انتشار اعلاميه هايي از مردم درخواست کردند به منظور کمک به آوارگان فلسطيني وجوهات خود را به حساب هايي که از طرف آن ها در بانک هاي ملي ايران، صادرات و بازرگانان باز شده واريز نمايند.در اجراي اوامر صادره ضمن تماسي که با مطهري گرفته شد، اظهار داشت در نظر دارند پول هايي که جمع آوري شد و ضمنا قابل توجه نمي باشد، از طريق سفارت عربستان سعودي در تهران به فلسطين ارسال شود. به مشار اليه توصيه شد با توجه به اين که وجوهات مذبور به مصرف حقيقي نمي رسد، اصلح است در ايران صرف کارهاي خير گردد يا در اختيار جمعيت شير و خورشيد سرخ گذارده شود تا از اين طريق به مصرف امورات عام المنفعه برسد. مطهري ضمن خودداري از انجام توصيه مذکور، اظهار نمود نظر به اين که وجوه موصوف از طرف مردم به عنوان امانت در حساب هاي آنان واريز شده و چنانچه جايي غير از محل مورد نظر مردم خرج شود، متهم به خيانت در امانت خواهند شد، لذا از اجراي خواسته ساواک معذور است.مراتب جهت استحضار معروض گرديد.
(سند شماره 8)
به: ساواک شميرانات
از: ساواک تهران 20 هـ 3
تاريخ: 14/11/1349
درباره شيخ مرتضي مطهري
نامبرده بالا در سال جاري به اتفاق سيد ابوالفضل موسوي زنجاني واعظ و علامه طباطبايي شماره حساب هايي در بانک ملي و بازرگاني شعبه مرکز و بانک صادرات شعبه بازار افتتاح و مبلغي وجه براي کمک به فلسطين جمع آوري نموده و در تماسي که اخيرا با او گرفته شده به وي تفهيم گرديده است که وجوه جمع آوري شده را در ايران به مصارف امور عام المنفعه برساند و ياد شده ظاهرا موافقت کرده و متعهد شده است که از ارسال وجه به خارج از کشور خودداري نمايد. ولي چون تصور مي رود که مطهري و يا دو نفر واعظ ديگر به طور پنهاني مبادرت به ارسال پول موصوف به فلسطين نمايند، علي هذا دستور فرماييد به وسيله منابع مربوطه به خصوص منبع افتخاري 2670، از وي مراقبت لازم معمول و هرگونه اطلاعي در مورد ارسال پول هاي جمع آوري شده به وسيله نامبردگان به خارج از کشور واصل شده مراتب را سريعا گزارش نمايند تا به موقع تصميمات لازم اتخاذ گردد.
رييس ساواک تهران. نواب