هایپر مدیا | مرکز جامع خدمات رسانه ها / نگارش روزنامه |
|
|
اندازه فونت |
|
پرینت |
|
برش مطبوعاتی |
|
لینک خبر | جابجایی متن |
|
نظرات بینندگان |
گفت و گو با عضو شوراي مركزي جمعيت ايثار گران
اصولگرایان به وحدت میرسند/ علی رضایی
گفتوگو با مجتبی شاكری، عضو شورای مركزی جمعیت ایثارگران، بسیار لذتبخش است؛ چراكه بسیار با حوصله و متین، پاسخ هایی موشكافانه به تمامی سئوالات می دهد. این گفتوگوی یك ساعت و نیمه به دلیل بدقولیهای ما، به ساعات شب و در خانه ایشان موكول شد تا در فضایی آرام و بهدور از دغدغه های مرسوم ساعات اداری، به تفصیل از جریانات مختلف پس از انتخابات و پیشبینیهای آینده انتخابات پیش رو، سخن به میان بیاید. پیشدرآمد این گفتوگو سخنان مبسوط و بسیار كارشناسانه مجتبی شاكری در باب تحلیل وقایع انتخابات گذشته و فتنه رویداده در كشور اختصاص داشت كه حدود 40 دقیقه از زمان گفتوگو را به خود اختصاص داد. اما با توجه به موضوع این شماره هفتهنامه پنجره كه به وضعیت صفآرایی سیاسی در انتخابات آتی شورای شهر اختصاص دارد، انتشار پیشدرآمد این گفتوگو كه خود پروندهای جداست را به شمارههای آتی موكول میكنیم. در این شماره تنها به انتشار بخش ویژه این گفتوگو خواهیم پرداخت.
بعد از فضای انتخاباتی سال 1388 و شور عظیمی كه در این سال از سوی مردم برای حضور مردم در پای صندوقهای رأی شاهد بودیم، آیا انتخابات شورای شهر در سال 1389 نیز همین گونه خواهد بود؟ به نظر شما یك انتخابات سیاسی خواهد بود یا انتخابات اجتماعی؟
ما در سال 1388 تجربه بزرگی را داشتیم كه تمام جناحها در این ماجرا، به عكسالعمل و واكنش وادار شدند و ما شاهد عكسالعمل های متنوعی بودیم و فتنهای در جامعه به وجود آمد که گذر از آن دستاورد بسیار بزرگی برای ما بود. در طول تاریخ بسیاری از ملتها نتوانستند از فتنه عبور کنند، اما مردم ما بهخوبی توانستند از این آزمایش بزرگ عبور كنند. بنابراین اگر نوع فتنه و آرایش آن بهدرستی مورد تحلیل قرار نگیرد، در انتخابات آینده هم تأثیرگذار خواهد بود.
به اعتقاد من، انتخابات ریاستجمهوری انتخاباتی است كه یك فرد برای جایگاه بلند نظام انتخاب می شود. در حالی كه انتخابات مجلس و شورای شهر یك انتخابات محلی و منطقهای است و مردم در مناطق خود با توجه به شناخت قبلی خود اقدام به انتخاب می كنند. البته ساز و كار قومیتی و فامیلی نیز در برخی موارد در این انتخابات مؤثر است. با توجه به روحیاتی كه من از مردم سراغ دارم، قطعا شاهد خواهیم بود كه در انتخابات شوراها نیز اكثریت با اندیشه اصول گرایی و آرمانهای امام و مقام معظم رهبری خواهد بود. البته در شهرهای بزرگ وضعیت دیگری حاكم است. انتخابات در تهران بسیار مهم و بیانكننده وضعیت نیروهای مختلف است. بنابراین اگر در انتخابات شورای شهر اصول گرایان در مجلس به یك تعامل با دولت برسند و مشكلات تهران را رفع کرده و به مطالبات مردم پاسخ خوبی دهند، وضعیت از انتخابات گذشته هم بهمراتب بهتر خواهد بود. من معتقدم كه هماكنون دیدگاه بخش اجتماعی با دیدگاه سیاسی آمیخته شده است. شاید در دورههای قبلی یك فاصلهگذاری بود و احزاب پایهگذار بودند و مردم رأیدهنده؛ اما همین گذر از جریان فتنه، باعث شد كه بدنه اجتماعی سیاسی شود. ما در دورههای گذشته به هیچ وجه شاهد این موضوع نبودیم. از زمان انتخابات شورای شهر دوم مشخص شد كه گفتههای احزاب و تبلیغات پر هزینه نمیتواند در انتخاب شدن نقش داشته باشد. به نظر من پس از انتخابات دهم ریاست جمهوری خود مردم به شناخت دقیق رسیده اند.
با توجه به اینكه كاركردهای شورای شهر در قانون اجتماعی است، چرا احزاب سیاسی برای كسب كرسیهای شورای شهر
رقابت می كنند؟
بهطور طبیعی كاركرد احزاب مدیریت جامعه بر اساس اعتقادات خود است. احزاب سكولار كه به دنبال براندازی هستند، قصد دارند كه چینش مدیریت كشور به گونهای باشد كه از پایین تا بالاترین رده، را در یك مجموعه در اختیار داشته باشند. نزدیكترین لایه مدیریتی به مردم، همین انتخابات شورای شهر است. بنابراین به طور طبیعی احزاب برای رسیدن به خواستهها و گفتمانها باید این لایه ها را پر كنند. نمی شود كه ما یك مجلس اصول گرا داشته باشیم و در شورای شهر افرادی در مقابل آنها باشند. جامعه به هر حال باید خدمت را دریافت كند و اگر خدمت از سوی مجلس تصویب شود و برای اجرا به سطح شورای شهر و شهرداری برسد، اما اجرا نشود، مردم دچار دوگانگی می شوند. لذا باید از رأس یعنی رهبری، رییس جمهوری، مجلس و شورای شهر در راهبرد، رویكرد نوع نگاه و افق یكسان باشند و به قول فرمایش حضرت آقا، یكپارچگی وجود داشته باشد. نمونه این موضوع را در زمان مجلس اصول گرای هفتم دیدیم كه ریاست جمهوری در اختیار دوم خرداد بود. صرف اجتماعی بودن، به این معنا نیست كه احزاب سیاسی در این سطح وارد نشوند.
با قبول این واقعیت كه جبههای به نام اصلاحات در داخل كشور وجود دارد و با توجه به سابقه این جبهه در طول سال گذشته، آیا فكر می كنید در انتخابات شورای شهر وارد شوند؟
من معتقدم كه انتخابات آتی مثل دوره های قبلی نخواهد بود. این جریان به سه لایه خارج كشور، داخل كشور افراطی و میانی آرام تقسیم میشوند. این سه لایه به این نتیجه رسیدهاند كه دیگر نمیشود با همان شعارها و هیجانهای پس از انتخابات به جایی رسید. بلكه با این شیوه سرمایه های گذشته نیز از بین رفته است. لذا آنها سعی میكنند كه چهرههای آشكار جناحی را نشان ندهند و از شخصیتهای درجه دو و سه استفاده كنند كه در قضایای فتنه كمتر حضور داشتهاند تا از این طریق بتوانند از فضای عمومی بهره ببرند. البته تلاش می كنند از طریق برخی شخصیتها حافظه تاریخی مردم را دچار فراموشی كنند. به اعتقاد من صدا و سیما باید در بازسازی این حافظه تاریخی كمك و نقش ایفا كند. من معتقدم كه آنها میآیند. چراكه برای جلوگیری از مطرح شدن چهرههای انقلابی اصول گرایان، از چهرههای ضعیف اصول گرایان كه برخوردی اصولی با جریان فتنه نداشتهاند، حمایت كنند. چراكه با توجه به احتمال بالای شكست آنها در انتخابات، از این طریق به یك حداقل، رضایت خواهند داد. این یك اصل عقلی است و از این طریق با جهت دادن آرای مردم رأی چهرههای انقلابی اصول گرا را بشكنند.
سناریوی دیگری هم از جانب اصلاحطلبان در زمینه انتخابات مطرح است؟
حمایتهای بیرونی جریان فتنه درصدد این است كه فشار از بیرون را افزایش داده و چانهزنی از درون را ادامه دهد. این پروژهها قبلا نیز تجربه شده است. ما بلافاصله بعد از راهپیمایی 22 بهمن، شاهد این هستیم كه جریان تهدید ایران كلید زده میشود. این درحالی بود كه پیش از این، آنها پیشنهاد گفتوگو میدادند.
به نظر من فشار بالاتر خواهد رفت و سختیها بیشتر خواهد شد. آنها به دنبال افزایش مشكلات اقتصادی مردم و كم كردن امنیت ایشان خواهند رفت تا مردم نسبت به بالا رفتن هزینه ها به طرف مقابل رجوع كنند. این موضوع از پیش هماهنگ شده و تهدید اوباما نیز در همین راستاست.
آیا احتمال بروز وقایع انتخابات مجلس هفتم و معرفی افراد برای رد صلاحیت توسط اصلاح طلبان وجود دارد؟
فیلتر برای انتخابات شورای شهر، شورای نگهبان نیست و نظارت آن بر عهده وزارت كشور كه حداقل شرایط را برای كاندیداها در نظر میگیرند. در هر صورت، به دلیل اینكه انتخابات شورای شهر نزدیك به جریان فتنه است، كاندیدایی كه وابسته به این جریان باشد، مورد غضب مردم است. بنابراین یا آنها وابستگی خود را پنهان میكنند و یا علیه آنها موضعگیری خواهند كرد. من معتقدم كه با توجه به همان طرح فشار از بیرون، حضور اصلاحطلبان به یك حضور حداقلی و یا تحریم ختم شود. چراكه برای تبلیغ كاندیداها نیاز به یك حضور گسترده هست و قطعا از این طریق دست شان رو خواهد شد. بنابراین مردم به آنها رغبتی نشان نخواهند داد.
صفآرایی اصول گرایان را برای انتخابات چهطور میبینید؟
من معتقدم كه یك پوستاندازی در بین اصول گرایان صورت گرفته و آحاد جامعه و مردم از اصول گرایان متعهد و كسانی كه در فراز و فرود حوادث دچار تردید و بیبصیرتی نشوند، آنها را انتخاب خواهند كرد. اصول گرایانی كه حرف گنگ میزنند و تحلیل سست ارائه میدهند در بین مردم جایگاهی ندارند و به حاشیه میروند. نسل امروز و فضای جامعه ما فضای تعهد و آرمانها و ارزشهاست.
آیا اصول گرایان به لیست واحدی برای حضور در انتخابات خواهند رسید؟
مردم در شهرهای خودشان اصول گرایان واقعی را می شناسند و شاید نیازی به لیست واحد نباشد. مگر اینكه اصول گرایان به یادآوری وقایع سال 88 و آنچه كه بر ما گذشته است و مواضع افراد بپردازند. به عقیده من از این طریق می توان به مجموعه واحدی رسید. من معتقدم آنقدر قشر شفاف اصول گرایان در فضای فتنه خوب عمل كردند كه میتوانند كار را پیش ببرند. من امیدوارم مجموعه اصول گرایان با توجه به شرایطی كه بر ما گذشت، وحدت گرد رهبری و قانون اساسی را مجددا به دست بیاورند.
وضعیت رایحه خوش خدمت در این انتخابات چه می شود؟
به اعتقاد من رایزنیهای صورت گرفته میتواند تحلیلی را در ذهن اصول گرایان شكل دهد كه میتواند منافع این وحدت را تأمین كند و نگاه درست به جامعه و انتظارات جامعه را در مقابل خود ببینند.
تحركات آقای قالیباف برای انتخابات شوراهای شهر را چهطور ارزیابی میكنید؟
من معتقدم كه آقای قالیباف حزب نیستند، بلكه یك شخصیت هستند كه به همین شخصیت شناخته شدهاند. در انتخابات باید به یك مجموعه وصل شوند. در انتخابات ریاست جمهوری از آقای رضایی فاصله گرفتند، چراكه رضایی قصد داشت كه از تمام توان ستادهای آقای قالیباف به نفع خود استفاده كند، اما ایشان وقتی فهیمد كه ممكن است با این كار وحدت اصول گرایان دچار اختلال شود با این كار موافقت نكردند. بنابراین در این قضایا به مجموعهای نخواهد پیوست. چرا كه آقای رضایی در انتخابات تجربه خوبی نداشت و نتوانست رأی خوبی جمع كند. از طرف دیگر، آقای رضایی و مجموعه ایشان نتوانستند تحلیل درستی از وقایع پس از انتخابات ارائه كنند. در نهایت عاقلانهترین كاری كه اتفاق خواهد افتاد این است كه به جمع تصمیمگیر اصول گرایان تكلیفمدار و انقلابی در صحنه مقابله با فتنه بپیوندد.
به طور معمول در انتخابات شوراها مشاركت چشم گیر نبوده است؛ با توجه به این موضوع میزان مشاركت را چهطور می بینید؟
انتخابات شوراها به دلیل جنس ارتباط بین مردم و شوراها دارای مشاركت خوبی خواهد بود. البته همیشه از ابتدای انقلاب تلاش میكردند كه از بیرون مشاركت مردم را بكاهند. حتی عدهای تئوریزه كرده بودند كه اگر مشاركت بالا صورت بگیرد، به نفع ما خواهد بود و قشر خاكستری جذب ما خواهد شد. اما امام و مقام معظم رهبری، همیشه به دنبال مشاركت حداكثری بودند. به همین خاطر در انتخابات 22 خرداد ما شاهد بودیم كه این تئوری باطل شد. چراكه با فاصله بسیار جدی و با رأی همین قشر خاكستری كه پشت مدیریت جاری ایستاد، شكست سنگینی را تجربه كردند. من معتقدم كه در این انتخابات مشاركت بالای 70 درصد شكل خواهد گرفت
درآمدی بر تحولات سیاسی آتی/ناصر ایمانی
یکی از وظایف مهم سیاستمداران در تمامی جوامع، پیش بینی تحولات سیاسی آینده در جامعه خود است. پیش بینی تحولات آینده، می تواند در جهت گیری های فعلی بسیار کارآمد باشد و هزینه های نابه جای سیاسی را کاهش دهد. اما این مهم، در جامعه ایران بسیار صعب و دشوار است و پیش بینی برای آینده را حتی برای خبرگان و دست اندرکاران بسیار سخت می کند. در واقع به بیان بهتر، آن چه در جهان به عنوان پیش بینی مطرح است، در ایران حداکثر نامی که بر آن می توان گذاشت «حدس و گمان» است که ارزش این ظنون تا حد تک تک صاحب نظران سیاسی، فرو می کاهد. لذا ترسیم فضای سیاسی آینده در ایران (حتی برای چند ماه بعد) و به تبع آن اظهارنظر برای چگونگی کنش ها و واکنش ها، ارزش عملیاتی ندارد و اهل سیاست در ایران مجبور هستند تا روزانه و دفعتا و اقتضائا تصمیم گیری کنند و یا سعی کنند که خود، ابتکار عمل را در سیاست به عهده گرفته و آن را از مسیری که می خواهند، هدایت کنند. علل اصلی که در ایران، پیش بینی آینده در عرصه سیاست را دشوار کرده، این است که اولا در ایران، احزاب و جمعیت های سیاسی مؤثر و شناسنامه دار همانند کشورهای دیگر وجود ندارد و ثانیا عوامل تأثیرگذار در عرصه سیاست (که به آن قدرت های پنهان نیز می گویند) بسیار فراوان است و ثالثا رفتار سیاسی مردم به دلایل متعدد (که جای ذکر آن نیست) کاملا غیرقابل پیش بینی است. در طول یک سال گذشته و بالاخص پس از انتخابات خرداد 1388 نیز، چند فاکتور جدید به عوامل فوق الذکر اضافه شد که کار را بسیار دشوار تر کرد. یکی از این عوامل، بالا رفتن شدید هزینه های سیاسی است، یعنی همچنان که در عرصه اقتصادی، بالا رفتن تورم و نرخ ها، موجب کاهش متقاضیان می شود؛ در عرصه سیاست نیز، بالارفتن هزینه حضور در عرصه سیاست و ابزار عقاید و نظرات، ریسک بالایی را می طلبد که به طور طبیعی، متقاضیان را کاهش می دهد. از سوی دیگر، بخشی از عناصر سیاسی گذشته، عملا از صحنه سیاسی کشور حذف شدند و به تعبیر صحیح تر، یک جناح سیاسی به دلایل قانونی و سیاسی، امکان حضور در عرصه سیاست را ندارد و همین موضوع که پدیده جدیدی نیز هست، بر پیچیدگی فضای سیاسی کشور در تحولات سیاسی آینده مانند انتخابات بعدی، می افزاید.با توجه به نکات فوق الذکر، این نوشته درصدد پیش بینی فضای سیاسی کشور در انتخابات بعدی نیست، زیرا این موضوع با توجه به پارامترهای رایج جهانی، ناممکن است، اما می توان از احتمالاتی در آینده با توجه به زمان حاضر (دقت شود) سخن گفت که امکان تحقق دارند. سئوال این است که تا آستانه انتخابات بعدی (که احتمالا در اسفندماه جاری خواهد بود)، آرایش سیاسی جامعه چگونه خواهد بود؟ به طور سنتی، دو جناح و گروه سیاسی عمده در ربع قرن اخیر، در جمهوری اسلامی حضور داشته است.تحولات سیاسی پس از انتخابات 1388، به یکی از جناح ها یعنی اصلاح طلبان، ضربه ای سنگین وارد کرد؛ اگرچه برخی از چهره های سیاسی آن جناح خود را از کوران حوادث آن کنار کشیدند. به نظر می رسد که احتمالا این چهره ها، با برنامه، خود را در حاشیه نگاه داشتند تا از سوخته شدن تمامی عناصر فعال خودداری کنند. لذا امکان حضور این چهره ها که موجب فعال شدن بخشی از جریان اصلاح طلبی خواهد شد، وجود داشته باشد. ضمن این که حذف کردن برخی از این چهره ها نیز هزینه زیادی دارد و شاید نتوان علی رغم میل باطنی، آن ها را از صحنه کنار گذاشت. بنابراین حتی اگر احزاب و جریان های سیاسی اصلاح طلبان، دعوت به تحریم انتخابات کرده و یا حداقل از شرکت در انتخابات و معرفی کاندیدا خودداری ورزند، برخی از چهره های معروف آن ها، امکان حضور در صحنه را بدون استفاده از پشتوانه جناحی خود دارند.
اما در جریان موسوم به اصول گرا، چه تحولاتی رخ خواهد داد؟ بدون درنگ در پاسخ اولیه باید اذعان کرد این موضوع در مرحله اول بستگی تام به رفتار دولت دهم و رییس جمهور به طور اخص دارد. زیرا چه بخواهیم چه نخواهیم، سرنوشت جریان اصول گرا تا حدود زیادی به دولت موجود گره خورده است. به عنوان نمونه، اجرا و یا چگونگی اجرای لایحه هدفمند کردن یارانه ها، تأثیر به سزایی در آرایش صحنه سیاسی و تصمیمات مردم دارد. از سوی دیگر، رفتار دولت نیز کاملا غیرقابل پیش بینی است که موجب مبهم تر شدن فضای موجود می شود. تردیدی نیست که به هر میزان از انتخابات 1388 فاصله بگیریم و خطر جناح اصلاح طلبان و بازگشت آنان به قدرت از نظر اصول گرایان کاهش یابد، اختلاف نظرات در جناح اصول گرا، جدی تر خواهد شد. هم اکنون در یک تقسیم بندی کلی، سه جریان در جبهه اصول گرا وجود دارند: جریان حامیان دولت، جریان منتقدین دولت و جریان خاموش که نظاره گر صحنه هستند و تمایل ندارند که هزینه های موافقت یا مخالفت با دولت را بپردازند. گذشت زمان و نحوه اجرای لایحه هدفمند کردن در جامعه و نیز رفتارهای دولت در ساختار سیاسی و قانونی کشور، عرصه را برای جریان خاموش که اتفاقا اکثریت را نیز دارند، تنگ تر خواهد کرد و امکان عدم موضع گیری صریح را سخت تر. لذا بدون شک، شاهد چالش های جدی در جریان اصول گرا خواهیم بود. این چالش طبعا منجر به مسیرهای جداگانه در انتخابات خواهد شد و لیست های انتخاباتی را افزایش خواهد داد و امکان تشکیل کمیته های هماهنگی را بسیار دشوار خواهد کرد، زیرا فاصله ها آن قدر معنادار شده است که امکان هماهنگی بعدی را نشان می دهد. اما جریان موسوم به مدیران سابق و یا تکنوکرات ها و متمایل به کارگزاران نیز بدون ذکر نام در انتخابات فعال خواهند شد، زیرا با برخی حرکات دولت، امکان مطرح شدن آنان بیشتر رخ می نمایاند. جامعه ای که به دلیل تحولات تند سیاسی، نوعی سیاست گریزی پیدا می کند، تمایل وافری به جریان های اجرایی و به دور از سیاست پیدا می کند و همین امر، موجب زمینه سازی برای این جریانات خواهد شد.
به هر حال، واقعیت این است که تحولات سیاسی یک سال گذشته ، در تاریخ پس از انقلاب، کم سابقه و یا بی سابقه بوده است و نقش بنیادینی در آینده خواهد داشت که آثار آن هنوز به طور کامل پدیدار نشده است