هایپر مدیا | مرکز جامع خدمات رسانه ها / نگارش روزنامه |
|
|
اندازه فونت |
|
پرینت |
|
برش مطبوعاتی |
|
لینک خبر | جابجایی متن |
|
نظرات بینندگان |
گفتوگو با کاوه اشتهاردی، مدیرمسئول روزنامه ایران
من در مقام افشاگری نبودم
موضوع رسیدگی به شکایت از روزنامه ایران و طرح مباحثی علیه مهدی هاشمی در دادگاه، موضوعی است که نام کاوه اشتهاردی را بهعنوان یکی از افرادی که بهواسطه افشاگری خود موجی را در جامعه ایجاد کرد سر زبانها انداخت. از اینرو ما بهسراغ او رفتیم و علل این افشاگری را جویا شدیم، اشتهاردی معتقد است اساسا در مقام افشاگری نبوده است؛ بلکه در مقام دفاع از خود و عمل به رسالت حرفهای رسانهای، این اظهارات را مطرح کرده و اگر قرار به افشاگری بود که حرفهای زیادی درباره فساد اقتصادی و سیاسی این جریان داشته است
آیا شکایتهای دیگری نیز علیه شما در دادگاه مطرح است که به این موضوعات ارتباط داشته باشد؟
فائزه، فاطمه، مهدی، محسن، یاسر، محمد و جناب آقای اکبر هاشمی رفسنجانی، شکایتهایی کردهاند. آقای خاتمی و جاسبی هم جزو دیگر شاکیان ما هستند. البته میرحسین موسوی هم چندین شکایت علیه روزنامه داشت که پس از رسیدگی در بازپرسی، قرار منع تعقیب صادر شد.
بعضا مشاهده میشود در موارد بسیاری، دستگاه قضایی با افشاگران پروندههای مفاسد اقتصادی و سیاسی برخوردهای تندی میکند. در این خصوص چه برخوردهایی با شما صورت گرفته است؟
البته من در مقام افشاگری نبودم؛ بلکه در مقام دفاع از خود و عمل به رسالت حرفهای رسانهای این اظهارات را مطرح کردم. اگر قرار به افشاگری بود که انشاءالله فعلا مجبور نشویم، حرفهای خیلی زیادی درباره فساد اقتصادی و سیاسی این جریان داریم. البته اگر همانطور که در دادگاه هم گفتم به این شکایتها ادامه دهند، در ازای هر شکایت جدید، 10 سند علیه ایشان منتشر خواهیم کرد. در عینحال پس از دادگاه اینجانب، مدعی العموم شکایت مفصلی کرده و پنج اتهام را وارد ساخته است. دادستان محترم میگوید «شما نباید این مطالب را بازگو میکردی و فقط از خودت دفاع مختصری میکردی. این کار شما قرائت کیفرخواست علیه مهدی هاشمی بود» بنده هم به ایشان عرض کردم که من یک روزنامهنگارم و همان رسالتی که در روزنامه دارم و قلم میزنم، همان رسالت را نیز در دادگاه داشته و به بیان حقایق در دادگاه پرداختهام.
مهمترین عناوین اتهامی که مدعی العموم، بهواسطه دفاعیات شما در برابر مهدی هاشمی، علیه شما مطرح کرده چیست؟
اتهام اول انتشار تحقیقات مراجع قضایی، اطلاعاتی و افشای اسناد محرمانه. اتهام دیگر توهین و افترا به جناب آقای هاشمی رفسنجانی، بهعنوان رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام است.
تا جاییکه خواندهام شما در دفاعیات خود سخنی علیه آقای هاشمی نداشتهاید؟
بله، دقیقا. من حتی در چند بند دفاعیه، حساب جناب آقای هاشمی را از فرزندانش جدا کردهام. مثلا گفتهام: «ما مهدی هاشمی را بهعنوان یک شخص و حتی یک آقازاده تحلیل و بررسی نمیکنیم» یا در قسمت دیگری تأکید کردهام «باید حساب پسر را از پدر جدا کرد، ما علاقمندیم با روشنگری از عملکرد مهدی هاشمی، جناب آقای هاشمی رفسنجانی بیشتر با پسرش آشنا شود. ما معتقدیم عملکرد مهدی هاشمی در بسیاری از موارد، خودسرانه بوده و در نهایت منجر به لطمه دیدن آقای هاشمی رفسنجانی شده است.» اما متأسفانه دادستان محترم از یک جمله بنده که گفتهام «در نظر افکار عمومی، مهدی هاشمی نماد مفاسد اقتصادی است و تنها بررسی پروندههای کرسنت، توتال، استات اویل و... میتواند وضعیت پنهان برخی افراد که خود را صاحب مملکت میدانند، افشا کند»؛ برداشت توهین به آقای هاشمی دارد. وقتی میپرسم من کجای این جمله اسمی از آقای هاشمی رفسنجانی بردهام، به من میگویند آنجا که گفتهای: «فلانی خود را صاحب مملکت میداند»، حتما منظورت آقای هاشمی بوده است! تصور میکنم جناب آقای هاشمی میتوانند از دستگاه قضایی بهواسطه اینگونه برداشت از حرفهای من شکایت کرده و خودشان مدعی شوند.
آیا دستگاه قضایی قصد دارد مواردی را که شما افشا کردهاید، پیگیری کند؟
فعلا که گویا وقتشان صرف شکایت از ما یا ارسال جوابیه برای روزنامه ایران شده است. بعید میدانم خودشان این اتهامات و پروندهها را در اختیار نداشته باشند. وقتی بهعنوان یک خبرنگار 500 صفحه سند علیه مهدی هاشمی به دادگاه دادم، یا وقتی دستخط او را در طرحریزی دروغ تقلب در روزنامه چاپ کردهایم، مگر میشود خود دستگاه قضایی به این اسناد دسترسی پیدا نکرده باشد؟ اگر دستگاه قضایی اراده برخورد با اتهامات مهدی هاشمی را داشته باشد، میتواند علیالحساب فعلا از فائزه هاشمی که در دسترس است شروع کند تا بعد انشاءالله نوبت مهدی هم برسد.
در صورت پیگیری دستگاه قضایی، تصور میکنید روند اطلاعرسانی از این پرونده، باید چگونه باشد؟
دادستان محترم، نقطه نظرات خاص خود را دارد. وقتی میگویم چرا جلوی انتشار دفاعیات بنده را گرفتید؟ میگویند به فلانی توهین کرده بودی. وقتی میگویم مگر اتهامی علیه من اثبات شده بود؟ میگویند ما پیشگیری کردیم. میگویم چرا وقتی وکیل مهدی هاشمی به بنده توهین کرد و ما را در گروه منافقین و بعثیها قرار داد، چیزی نگفتید؟ میگویند، خودت شکایت کن. میگویم وقتی هنوز اتهامی علیه من ثابت نشده با چه مجوزی علیه روزنامه اطلاعیه داده و حتی مصاحبه مطبوعاتی گذاشتهاید؟ میگویند ما دادستانی هستیم. میگویم اگر انتشار دفاعیات در دادگاه مطبوعات جرم است، چرا انتشار دفاعیات روزنامه کیهان درباره شیرین عبادی و یا دفاعیات مدیر مسئول روزنامه مردمسالاری جرم نبود؟ میگویند فعلا اجرای قانون را از روزنامه ایران شروع کردهایم! تصور میکنم همه این حرفها بهانه است؛ الحمدلله در قوانین قضایی آنقدر خودشان بند و تبصره دارند که اگر قرار به محکومیت روزنامه دولت باشد، میتوانند و اگر بخواهند با یک مجرم فراری هم برخوردی نکنند، بازهم میتوانند. یکی از آقایان از بنده پرسید: چرا وکیل اختیار نمیکنی؟ گفتم: بهنظر شما فایدهای هم دارد؟
این ماجرا به کجا خواهد انجامید؟
این تازه ابتدای راه است. آقای هاشمی هم خودشان علیه روزنامه ایران شکایتی کردهاند که دادگاه مطبوعات 26 دی ماه را برای رسیدگی علنی به آن تعیین کرده است. ما که معلوم است در دادگاه چه خواهیم گفت، اما بهتر است دستگاه قضایی تکلیف خود را با این پرونده روشن کند. امروز که اسم مهدی هاشمی را بردهایم، ما را متهم به توهین به پدرش میکنند. فردا که مجبوریم در دفاع از خودمان، اسم پدرش را هم ببریم، نمیدانم به چه چیز متهم خواهیم شد.
آخرینبار که به دادگاه احضار شدید، چه زمانی بود؟
شب تاسوعا همزمان با انتشار ویژهنامه «ایران» درباره فتنه سال گذشته و عاشورای 88 احضار شدم. چند روز بعد آن هم به واسطه پرونده دیگری که شاکیاش محمد خاتمی است، به دادستانی احضار شدهام.
سخن آخر؟
این حرفها را نباید بهمعنای زیر سئوال بردن زحمات دستگاه قضایی و بدنه زحمتکش آن تفسیر کرد، اما در همین دستگاه قضایی با آنکه مقام معظم رهبری، رییس محترم قوه، معاون اول، دادستان کل، دادستان تهران و... بارها از فتنه و فتنهگران گفتهاند، رییس دادگستری پایتخت در یکسال و نیم گذشته، حتی یکبار هم از لفظ «فتنه» استفاده نکرده است. وقتی شما این سخن را میشنوی آیا نگران نمیشوی؟
بنده حتی اگر فردا بهواسطه این حرف متهم هم شوم، باید بگویم که متأسفانه نگران این نوع نگاه به فتنه و سران فتنه هستم
افشاگری از منظرعلم حقوق / عبدالحمید همتیار
افشاگری مباح: مانند افشاگری در خصوص متجاهر به فسقی که مضایقه از اظهار آن ندارد. یا افشاگری در خصوص طرف معاملهای که طرف دیگر معامله، راجع به او از انسان مشورت میخواهد. در این صورت ذکر عیبی از آن شخص که مدخلیتی در معامله دارد جایز است.
واجب: مانند افشاگری عملکرد فاسد حکام ظالم و جائر.
حرام: مانند غیبت و بدگویی از مسلمان.
اما عناوین مجرمانه مرتبط با مفهوم افشاگری عبارتند از:
1- نشر اکاذیب:
جرایمی که ممکن است حمل بر مفهوم افشاگری غیرقانونی (به مفهوم سیاسی آن) شود، بزه است. ماده 698 قانون مجازات اسلامی مقرر میدارد، هرکس به قصد اضرار به غیر یا تشویش اذهان عمومی یا مقامات رسمی اکاذیبی را بهوسیله نامه، شکواییه، عریضه، گزارش یا هرگونه اوراق چاپی یا خطی اظهار نماید یا اعمالی را بر خلاف حقیقت رأسا یا به نقل قول به شخصی (حقیقی یا حقوقی) صریحا یا تلویحا نسبت دهد، مرتکب این جرم شده است. نکته قابل توجه در این ماده یکی این است که اظهارات کذب شفاهی، مشمول این جرم نمیشود. همچنین نیازی نیست که توهینی یا انتساب جرمی به فردی (افترا) صورت پذیرد. مثلا تنها کافی است برای تحریک افراد، جهت رأی ندادن به فردی در انتخابات در گزارشی افشاگرایانه به دروغ، وی را دارای همسر دوم معرفی کرد.
2- افترا:
جرم بعدی که مصداق افشاگری مجرمانه بهحساب میآید جرم افترا موضوع ماده 697 ق.م.ا است؛ «صریحا نسبت دادن جرمی به کسی با هر شیوه (کتبی، شفاهی) و در حالیکه نتوان صحت این اِسناد را ثابت کرد.» که تعریفی به زبان ساده از این جرم است. بنابراین نسبت دادن تلویحی یا گوشه و کنایهای جرمی به فردی، کافی برای تحقق جرم افترا نیست، حتی برخی اساتید استفاده از اصطلاحات عامیانه «جانی»، «خائن»، «آدمکش»، «کلاهبردار» را موجب تحقق افترا نمیدانند؛ بلکه بر این عقیدهاند که ممکن است استفاده از این انتسابها موجب تحقق جرم توهین ساده موضوع ماده 608 یا 609 ق.م.ا شود.
بر اساس آنچه در این دو شماره اشاره شد، برخی حقوقدانان رفتار افشاگرایانه ریاست محترم جمهوری در مناظرهاش با یکی از سران فتنه فعلی را، علیرغم مغایرتش با موازین اخلاقی که حتی موجب کدورت خاطر رهبری عزیز نیز شد، عملی مجرمانه نمیدانند؛ چون نه صراحتا جرمی نسبت داده شد و نه مطلب کذبی گفته شد؛ بلکه مطالبی مطرح شد که به کنایه بر مفاهیم نادرست و بعضا خلاف واقع دلالت ضمنی داشت.
3- افشای اسرار حرفهای:
مطابق ماده 648ق.م.ا افرادی که به مناسبت شغل یا حرفه خود، محرم اسرار مردم میشوند، اگر در غیر موارد مجاز قانونی اسرار آنها را فاش کنند، مرتکب این جرم شدهاند. افرادی مثل پزشکان، داروفروشان، قضات، وکلا، کارشناسان دادگستری، مأموران بازرسی، محاسباتی یا مالیاتی سردفتران اسناد رسمی، مأموران انتظامی و... را از این دست افراد دانستهاند.
افشای اسرار و اطلاعات (اسناد و مذاکرات، تصمیمات) محرمانه نظامی، حاکمیتی و اداری نیز دارای عناوین مستقل مجرمانه هستند.
4- هتک یا افشای مراسلات، مخابرات یا مکالمات تلفنی:
در اجرای اصل 26 قانون اساسی، ماده 582 ق.م.ا مقرر داشته که هریک از مستخدمین و مأمورین دولتی که مراسلات یا مخابرات یا مکالمات تلفنی اشخاص را در غیر موارد مجاز قانونی، مفتوح یا توقیف یا معدوم یا بازرسی یا ضبط یا استراق سمع کند یا بدون اجازه صاحبانشان مطالب آنها را افشا کند مرتکب این جرم شده است. همچنانکه مشاهده میکنیم دو جرم اشاره شده اخیر، صراحتا در مقام احصاء افشاگریهای غیرقانونی مدنظر بر آمدهاند.
در پایان لازم به ذکر است که ضرورت تبیین قانونی جامع در باب موضوع افشاگری (قانونی و غیرقانونی)، به اقتضای نیاز روز افزون جوامع امروزی که در معرض بمبارانهای اطلاعاتی قرار دارند، بیش از پیش احساس میشود. تبیینی جامع و کاربردی که متناسب با اقتضائات و معضلات روز یک جامعه اسلامی پویا، پاسخگو بوده و به مسایلی همچون حفظ حرمت افراد جامعه، ضرورت تحقق عملی نهی از منکر فردی و اجتماعی (مردم - مردم) و حکومتی و سیاسی (حاکمیت - مردم) یا مبارزه با مفاسد خصوصا نوع سیاسی و اقتصادی، نگاهی صحیح و محیط داشته باشد