هایپر مدیا | مرکز جامع خدمات رسانه ها / نگارش روزنامه |
|
|
اندازه فونت |
|
پرینت |
|
برش مطبوعاتی |
|
لینک خبر | جابجایی متن |
|
نظرات بینندگان |
نمایش شرطگذاری / امین توکلیزاده
از جمله نامهایی که برای فتنه سال 88 کشور میتوان گذاشت، «شورش ضدمردمی» است؛ یکی از محورهای اصلی فتنه که هزار رنگ مظلومنمایی و بازی رسانهای هم نمیتواند آن را پنهان کند.
40 میلیون ایرانی با شرکت در انتخابات، فهرستی از مطالبات خود را پیشروی مدعیان مردمسالاری گذاشتند، البته در این بین 13 میلیون نفر از مردم کشور، بههر دلیل و حجتی به موسوی رأی دادند، موسوی که مدعی خطامامی بودن یا نخستوزیر دوران دفاع مقدس بودن، داشت ولی وقتی نقابها از چهرهها افتاد، علیه امام و دفاع مقدس صفآرایی کرد. در این
از جمله نامهایی که برای فتنه سال 88 کشور میتوان گذاشت، «شورش ضدمردمی» است؛ یکی از محورهای اصلی فتنه که هزار رنگ مظلومنمایی و بازی رسانهای هم نمیتواند آن را پنهان کند.
40 میلیون ایرانی با شرکت در انتخابات، فهرستی از مطالبات خود را پیشروی مدعیان مردمسالاری گذاشتند، البته در این بین 13 میلیون نفر از مردم کشور، بههر دلیل و حجتی به موسوی رأی دادند، موسوی که مدعی خطامامی بودن یا نخستوزیر دوران دفاع مقدس بودن، داشت ولی وقتی نقابها از چهرهها افتاد، علیه امام و دفاع مقدس صفآرایی کرد. در این رهگذر، خاتمی که با چند سفر استانی متوجه اوضاع نامطلوب آرای خود شده بود، سعی کرد آرام پای خود را عقب بکشد و کنار بماند تا هر بلایی هست، بر سر موسوی و کروبی بیاید. خاتمی که ذائقه مردم را خوب میشناخت، هرچند بدون هماهنگی با رقبای درونی خود با سرعت به وسط میدان آمد تا آنها را با یک عمل انجام شده مواجه کند، اما با همان سرعت هم از میدان گریخت و سعی کرد تنها در حد یک حامی انتخاباتی ظهور و بروز کند.
البته مشخصا در دوم خرداد سال 1376 هم، خاتمی ویترین جریانی بود که چندان برای او احترامی قائل نبودند و این هنگامی رخ عیان کرد که در دانشگاه تهران پشت به او کردند و او را دروغگو نامیدند و او را هو کردند. اما متأسفانه خاتمی و دیگر دوستانش، هنوز هم نمیخواهند متوجه بازیگر بودن خودشان در نقشهای پیشنوشته شوند (و شاید هم باشند و دل خوش کردهاند به لبخند بازیگردانها)؛ و اینجاست که میگویند خفته را میتوان بیدار کرد، ولی کسی را که خود را به خواب زده نمیتوان بیدار کرد.
البته به قول دوستان خاتمی او دیگر مناسب صحنههای سخت نیست و از خاتمی باید بهعنوان کاتالیزور در فعل و انفعالات سیاسی استفاده شود.
به نقل از محافل فتنهگران، خاتمی دل و جرأت عرصه سخت مبارزه با احمدینژاد را نداشت و بهدلیل ضعف در مواضع، نمیتوانست مجری خوبی برای شبهای بعد از شکست در انتخابات باشد، بههمین دلیل او را در خط پشتیبانی و دور از خط مقدم نگهداری میکردند؛ البته این ترس و واهمه ذاتی و روحیه محافظهکاری در خاتمی باعث شد خود او هم مخالفتی با این نقش نداشته باشد و روزی که همه یاران در نماز جمعه گردهم آمدند، او نیامد تا سعی کند خود را جدا از این جریان افراطی نشان دهد.
در گرماگرم فتنه، خیلی از دوستان خاتمی او را لایق همراهی نمیدانستند و از او بهعنوان فردی فرصتطلب یاد میکردند که حاضر نیست هیچ هزینهای برای فتنهگران پرداخت کند، اختلاف درونی به حدی بالا گرفت که موسوی و کروبی به صراحت علیه او صحبتکردند و حتی عکسهای تزیینی سایتها نتوانست این اختلاف را پنهان کند.
ولی ملت ایران فتنه تردید و شبهه و دروغ را با بصیرت پشتسر گذاشت و آبرویی برای فتنهگر و فتنهگران نماند و خاتمی هم بهدلیل مواضع نسنجیده و رفتار متناقضی که داشت، از آنجا رانده و از اینجا مانده شد. نه دیگر بقایای جریان فتنه او را قبول داشتند (چراکه او را یکی از عوامل شکست خود میشمردند)؛ و نه مردم به او روی خوش نشان میدادند. زیرا او در این مبارزه سخت روبهروی مردم بود، نه در کنارشان. خاتمی ورشکسته، مدتی کوشش برای بازگشت به درون نظام را امتحان کرد؛ با گرفتن ژستهای ضدافراطی و رد مواضع موسوی و کروبی و جداکردن خود از تمام همقطارهایش، سعی داشت محبوبیتی بین مردم خشمگین از فتنهگران برای خود دست و پا کند، ولی بهدلیل عملکرد ضدمردمی خود و شرکت در جلسات جریان ضدمردمی و غیرقانونی فتنه، کسی کوچکترین باوری نسبت به ادعاهای او نداشت. پس از مدتی، سعی کرد در میان اقلیت نمایندگان مجلس (نمایندگانی که ترس دارند بگویند ما با خاتمی ملاقات کردهایم)، راه دیگری در پیش بگیرد.
مثال خاتمی، حکایت آن قماربازی است که باخته و چون چیزی برای از دست دادن ندارد شروع به فحاشی کرده و کافه را بههم میزند.
خاتمی خود را در آستانه مرگ سیاسی میبیند. از طرفی عدهای از اعضای دولت او، رسما به جریان ضدانقلاب در خارج پیوستهاند و با پولهای دشمنان دیرینه مردم ایران، به امرار معاش میپردازند و عدهای دیگر از دوستان او هم رهایش کرده و تنهایش گذاشتهاند و اندکی از یاران دیرین باقی مانده هم، او را به قانون و تمکین از رأی مردم فرا میخوانند. البته اگر خاتمی کمی هوشیار باشد و با صداقت با مردم سخن بگوید، شاید نیاز نباشد مانند دیگر همقطارانش، تا ابد محبوس نفرین مردم مسلمان کشور ایران شود. خاتمی باید جسارت بهخرج دهد و از دست بازیگردان خود بگریزد و برای یکبار هم که شده خودش دست به قلم ببرد و توبهنامهای برای ملت ایران بنویسد، خط خود را از خط آمریکا و اسراییل که دوستداران فتنه برایشان کف و سوت زدند، جدا کند؛ توهین به امام را محکوم کرده و حرفهای اعضای دولت سابق خود را محکوم کند و خود را به دادگاه عادلانه مردم بسپارد. شاید در این صورت مردم کریم ایران، در مجازاتش تخفیفی قائل شوند و اجازه دهند او به جبران اشتباهاتش اقدام کند و الا برگزاری نمایش شرطگذاری فایدهای برای او نخواهد داشت
گفتوگو با محمدرضا خباز عضو فراکسیون اقلیت مجلس
شروط غیرقانونی را نباید قبول کرد
محمدرضا خباز، عضو فراکسیون اقلیت مجلس شورای اسلامی است. او در ایام قبل و بعد از انتخابات سال گذشته، برخلاف بسیاری از اصلاحطلبان، مواضعی معتدل اتخاذ کرد. وي بيان ميكند بهعنوان عضوی از فراکسیون اقلیت مجلس، باید بگویم که اگر ما نظام را قبول نداشتیم، در داخل نظام فعالیت نمیکردیم، لذا باید گفت که قبول فعالیت در درون نظام از سمت گروههای اصلاحطلب، نشان از پذیرش نظام دارد و وقتی هم که سخن از شرط و شروط به میان میآید، شرطهای قانونی است. لذا بهاعتقاد من همه باید شروط قانونی را بپذیرند و اگر شرط غ
محمدرضا خباز، عضو فراکسیون اقلیت مجلس شورای اسلامی است. او در ایام قبل و بعد از انتخابات سال گذشته، برخلاف بسیاری از اصلاحطلبان، مواضعی معتدل اتخاذ کرد. وي بيان ميكند بهعنوان عضوی از فراکسیون اقلیت مجلس، باید بگویم که اگر ما نظام را قبول نداشتیم، در داخل نظام فعالیت نمیکردیم، لذا باید گفت که قبول فعالیت در درون نظام از سمت گروههای اصلاحطلب، نشان از پذیرش نظام دارد و وقتی هم که سخن از شرط و شروط به میان میآید، شرطهای قانونی است. لذا بهاعتقاد من همه باید شروط قانونی را بپذیرند و اگر شرط غیرقانونی هم از سوی کسی مطرح شد، کسی نباید آن را قبول کند.
بهعنوان اولین سئوال بفرمایید که به اعتقاد شما آیا میان نظام و طیف اصلاحات مشکل وجود دارد؟
به اعتقاد من هیچ مشکلی بین طیف اصلاحات و نظام وجود ندارد.
به نظر شما در جریان اصلاحات طیف تندرو هم وجود دارد؟
بله، در همه طیفها، جریان تندرو وجود دارد و افراد تندرو و معتدل در تمام جریانات سیاسی وجود دارند، ولی در کل باید گفت که مجموعه اصلاحطلبان هیچ مشکلی با نظام ندارند.
در این خصوص بیشتر توضیح دهید؟
اصلاحطلبانی که در کشور هستند، اصلاحطلبان اصولگرا هستند، یعنی هم اصلاحات را قبول دارند و هم به اصول اسلامی کشور و قانون اساسی معتقدند. لذا هرکسی که وضع موجود را بر مبنای قانون اساسی و شرع مقدس اسلام ارزیابی و آن را قبول کرد، هم اصلاحطلب و هم اصولگراست. بنابراین باید گفت که اصلاحطلبان نهتنها مشکلی با نظام ندارند، بلکه حامی پر و پا قرص نظام هم هستند و چهبسا از بسیاری افراد هم معتقدتر به نظام باشند.
بهنظر شما فرق جریان تندرو و میانهرو اصلاحات در چیست؟
طبیعتا نگاهها با هم فرق میکند. در حال حاضر در جریان اصولگرا هم که کشور را اداره میکند، مشکلاتی وجود دارد. بهطور مثال در مجلس شورای اسلامی و در طیف نمایندگان اصولگرا، برخی افراد حضور دارند که آنقدر تند عمل میکنند که حتی مجموعه اصولگرایان هم آنها را قبول ندارند. لذا باید گفت که طیف تندرو در همه جریانات وجود دارند.
لطفا در این زمینه کمی بیشتر ماجرا را بشکافید؟
برخی افراد هستند که بر مبنای واقعیتها نظر میدهند و هر نظری را که بیان میکنند، سنجیده است. این افراد طیف معتدل هستند و سخنانشان از شعارزدگی به دور است.
بهنظر شما طیف تندرو جریان اصلاحات، در جایگاهی قرار دارد که بخواهد برای نظام شرط تعیین کند؟
بنده بهعنوان عضوی از فراکسیون اقلیت مجلس، باید بگویم که اگر ما نظام را قبول نداشتیم در داخل نظام فعالیت نمیکردیم، لذا باید گفت که قبول فعالیت درون نظام از سمت گروههای اصلاحطلب، نشان از پذیرش نظام دارد و وقتی هم که سخن از شرط و شروط به میان میآید، شرطهای قانونی است.
بهاعتقاد من همه فقط باید شروط قانونی را بپذیرند و اگر شرط غیرقانونی از سوی کسی مطرح شد، نباید آن را پذیرفت. مثلا اگر بنده شرطی بگذارم و آن شرط در چهارچوب قانون هم باشد نهتنها شرطم نباید مورد انتقاد قرار گیرد، بلکه باید از آن استقبال هم شود.
آیا شما شروط آقای خاتمی را در چهارچوب قانون میدانید؟
من در جریان شروط وی نیستم
روزشمار تعاملات خاتمی و موسوی
آمدن و نیامدن
شبکهسازیهای اجتماعی
مهر 87
جمعیتی به نام توحید و تعاون ششمین سال حضور خود را جشن گرفت. علیرضا بهشتی در این مراسم گفت از شیوههای کلاسیک فعالیت و سازماندهی فاصله گرفته و با رویکرد شبکهسازی اجتماعی بر پایه اجماع بر چهارچوب مواضع اعلام شده، برنامههای فصل جدید فعالیتهایمان را در پی خواهیم گرفت.
رابطه خاتمی و موسوی در بازدید از جشنواره مطبوعات
29 آبان
محمدرضا خاتمی: ایشان (محمد خاتمی) میخواهند جایگاهها را روشن کنند، تا بهانهجوییها و سنگاندازیها در این مسیر روشن شود. ممکن است آقای موسوی بهدلیل برخی ملاحظات ترجیح دهند که فعالیت کنند یا نکنند، ولی بههرحال ما از ایشان استقبال میکنیم. رابطه آقای موسوی و آقای خاتمی از ابتدا بسیار دوستانه، صمیمانه و همراه بوده است و هیچیک از این دو را در مقابل هم نمیبینیم؛ بلکه در کنار هم میبینیم.
عدم حمایت جبهه مشارکت
آبان 87
هدایتالله آقایی عضو هسته مرکزی جبهه مشارکت در گفتوگو با خبرنگار سیاسی باشگاه خبری فارس «توانا»، گفت: با قطعی شدن آمدن خاتمی، ورود موسوی به عرصه انتخابات طبق توافق قبلی منتفی شده و لزومی ندارد میر حسین موسوی این موضوع را اعلام کند.
حمایت جبهه مشارکت از خاتمی
15 آذر 87
محسن میردامادی در کنگره حزب مشارکت در سمت دبیرکلی این حزب گفت: دیگر منتظر اعلام آقای خاتمی برای آمدن نیستیم و از نظر ما ایشان وارد عرصه انتخابات شدهاند.
حضور رسمی حامیان موسوی
25 آذر 87
علیرضا بهشتی، قربان بهزادیاننژاد، غلامرضا ظریفیان، جمشید انصاری، حمزه غالبی، مجتبی امیری، عباس منوچهری، محمدرضا تاجیک و محمد باقریان، بهعنوان اعضای شورای مرکزی 9 نفره جمعیت توحید و تعاون، رسما از موسوی حمایت کردند و سایت «کلمه» را راه انداختند.
تصمیم خاتمی برای نیامدن
12 دیماه 87
یک منبع نزدیک به خاتمی به خبرگزاریها گفت: سیدمحمد خاتمی طی روزهای گذشته تصمیم قطعی خود مبنی بر نیامدن به عرصه انتخابات ریاست جمهوری را به تعدادی از دوستان نزدیکش اعلام کرده است. وی با اعلام اینکه تصمیم خاتمی برای نیامدن به انتخابات قطعی است، زمان اعلام رسمی آن را طی روزهای آینده خواند و گفت: یا پیش از تعطیلات تاسوعا و عاشورا و یا بعد از این تعطیلات آقای خاتمی نیز تصمیم خود را مبنی بر نیامدن به عرصه انتخابات اعلام خواهد کرد. جمعبندی آقای خاتمی و برخی دیگر از مشاوران و دوستانش این است که هرچند ایشان بهصورت قطعی رأی بالایی خواهد آورد، اما بعد از کسب عنوان ریاست جمهوری، موانعی جدی در مقابلشان قرار دارد.
وضعیت غیرشفاف
23 دی 87
خاتمی در دیدار با اهالی ایلام که به تهران آمده بودند: برای آمدن یا نیامدن در حال تأمل هستم. به همه اصلاحطلبان و نیز کسانیکه ممکن است جزو اصلاحطلبان نباشند، ولی دلشان میخواهد در وضع کنونی تحولی ایجاد شود و ضمن احترام به همه کسانیکه کاندیداتوری خود را اعلام کردند یا اعلام خواهند کرد، میگویم به یاری خداوند یک نفر از میان من و آقای مهندس موسوی نامزد خواهد شد.
دیدارهای نهایی
24 دی 87
دو جلسه بین خاتمی و موسوی به فاصله یک هفته شکل میگیرد. خاتمی با اعلام عدم کاندیداتوری میرحسین موسوی خواسته است تا به پشتوانه حمایت وی و اطرافیانش حضور قطعی خود را سریعتر اعلام کند. موسوی میگوید موضوع کاندیداتوریاش هنوز به بررسی شرایط متعددی بستگی دارد و نباید بدون تحلیل منطقی از موقعیت و یا برمبنای احساسات عمل کرد. گفته میشود دلایلی مانند عدم شناخت کافی از ضریب انسجام نیروهایی که در اطراف خاتمی قرار دارند، در کنار موسوی؛ نبود اطلاعات صحیح از گرایش نهایی گروههای دوم خردادی در برخورد با نامزدی موسوی؛ نگرانی از تکرار تندرویهای عدهای در دوران اصلاحات و این واقعیت که این نیروها کنترلپذیر نیستند و همچنین عدم ارزیابی دقیق از پایگاه اجتماعی اصلاحطلبان و نیز شخصیت موسوی؛ باعث عدم به نتیجه رسیدن این جلسات شد.
سکوت معنادار
27 دی 87
در همایش «دهه چهارم، ضرورت تعامل و تحول» که با حضور خاتمی، سیدحسن خمینی، موسوی و چند چهره نه چندان مطرح اصولگرا برگزار شد، موسوی سالن را ترک کرد و در مقابل سئوالات متعدد خبرنگاران درباره احتمال کاندیداتوریاش، دست را به علامت اینکه تمایلی به حرف زدن در این زمینه ندارد، به دهان گذاشت و بدون هیچ کلامی بر خودرویش سوار شد و رفت. خاتمی به خبرنگاران گفت: نسبت به کاندیداتوریام و تردیدهایی که دارم مشغول فکر کردن هستم و انشاءالله این تردیدها هم مرتفع شود.
ادامه تردیدها
29 دی 87
محمد خاتمی در دیدار با اعضای مرکزی ستاد جوانان حامیخود در تهران اعلام کرد که همچنان درباره حضور در دوره آتی انتخابات ریاست جمهوری دغدغههایی دارد و تا حدود 10 روز آینده تصمیم قطعی خود درباره آمدن یا نیامدن در عرصه انتخابات را اعلام خواهد کرد.
کاندیداتوری در سایه
12 بهمن 87
جلسه نهایی خاتمی و موسوی که از آن بهعنوان جلسه نهایی این دو برای تصمیمگیری جهت کاندیداتوری یکی از آنها در انتخابات دهم ریاستجمهوری یاد میشد، با درخواست مجدد موسوی برای بررسی بیشتر شرایط به نتیجه مشخصی نرسید و حضور نجفی در صورت عدم نیامدن موسوی بهعنوان «کاندیدای درسایه» پررنگتر شد.
تصمیم خاتمی برای نامزدی
13 بهمن 87
خاتمی در دیدار با مردم قم: متأسفانه مهندس موسوی هنوز به تصمیم نرسیدهاند و اگر مهندس موسوی به هر دلیلی نیاید، من مشکلات این راه را رصد کردهام و میدانم باید دل به خدا بسپارم و به عرصه بیایم. بنده در این ملاقات احساس کردم متأسفانه جناب مهندس موسوی هنوز به تصمیم نرسیدهاند و معتقدم طولانی شدن این مسأله به نفع هیچکس نیست و یک نوع ناراحتی، نگرانی و دلهره در جامعه ایجاد میشود. دلایل تردید یا امتناع مهندس موسوی برای من قابلفهم است، ولی بنده بسیاری از آن دلایل را قبول ندارم.