هایپر مدیا | مرکز جامع خدمات رسانه ها / نگارش روزنامه |
|
|
اندازه فونت |
|
پرینت |
|
برش مطبوعاتی |
|
لینک خبر | جابجایی متن |
|
نظرات بینندگان |
گفتوگو با دکتر ماکان عیدیپور درباره بیبیسی فارسی و لندن بحرانزده
آنچه دیدید شورش نبود / محمدامین زارعی
ماکان عیدیپور در دانشگاه بینالمللی Schiller کارشناسی روابط بینالملل و دیپلماسی خوانده و از king's college مدرک کارشناسی ارشد مطالعات جنگ گرفته است و دست آخر در دانشگاه آزاد اسلامی در رشته علوم ارتباطات اجتماعی و مطقع دکتری فارغالتحصیل شده است. وی که با فضای لندن هم بیگانه نیست، به پرسشهای پراکنده درباره موضوع پرونده ما پاسخ داده است...
شما به تلویزیون بیبیسی فارسی چطور نگاه میکنید؟
این تلویزیون نسبت به VOA یک برگ برنده دارد و آن اینکه از جغرافیای انگلستان خیلی خوب بهره برده است. انگلستان، آمریکا نیست. بنابراین کسانیکه در این جغرافیا و در اروپا کار رسانهای فارسی میکنند، همیشه میتوانند از پناهندگان سیاسی و از افرادی که از کشور دور شدهاند و در نقاط مختلف دنیا زندگی میکنند، بهره بیشتری ببرند. در عینحال خیلی از گروههایی که در گذشته و حال، یعنی در طول این 30 سال با جمهوری اسلامی و با نظام جمهوری اسلامی مشکل داشتند و مبارزه میکردند، خودشان را انقلابی و در زمره منتقدین نظام سرمایهداری میدانستند. برای همین شبکههای آمریکایی مثل صدای آمریکا همواره نمیتوانسته از اینها استفاده بکند. اما در جایی مثل بیبیسی فارسی بهراحتی از احزاب، در واقع گروهکهای متلاشی، ملیگراها و خیلیهای دیگر میتوان استفاده کرد.
البته پیش از این رادیو بیبیسی فارسی هم، از همین نکته استفاده کرده بود. آنها افرادی را از گوشه و کنار پیدا میکنند، به آنها شاخ و برگ میدهند و سعی دارند به مخاطب خودشان القاء کنند که طیف سیاسی ایران این است و اینها همه در صحنه سیاست داخلی ایران حضور دارند. در حالیکه بسیاری از این افراد هیچ پایگاهی در داخل ایران یا سازماندهی در خارج از کشور هم ندارند.
بیبیسی فارسی امروز سوسیالیستها و مارکسیستها را هم میآورد. سعی میکند که نشان بدهد که پلت فرم و صحنهای برای تبادل آراء و افکار همه اینها است. یکی دیگر از شعارهای درون سازمانیشان این است که بیبیسیفارسی را بهصورتی نشان بدهند که این همان رسانهای است که جایش توی ایران خالی است. یعنی اصرار دارند بگویند که مکمل رسانههای فارسی زبان هستند.
واقعا اینطور نیست آقای دکتر؟
درست است. خیلی از کارشناسان رسانه کار تخصصی آنها را تمجید میکنند. حتی اینکه ما بالأخره صدای مخالفینی را بشنویم، برای مردم ما بد نیست، اما اینکه صدای این مخالفین گوش یک رسانه را کر کند، این رسانه موردنظر را از حالت بیطرفانهاش خارج میکند.
حالا وقت آن رسیده که عدهای برنامههای بیبیسی را بهلحاظ محتوی تحلیل کمی کنند. یعنی فقط درصدگیری کنیم و بگوییم چند ساعت را به چه موضوعی اختصاص دادهاند. آن وقت میتوانیم ببنیم بیبیسی واقعا چقدر صدای همه جریانها و دیدگاههاست.
اما بهنظر میرسد بیبیسی فارسی دست کم به تعبیر شما، در دوران آرامش این کار را میکند و توانسته از پس ارائه این تصویر بهخوبی بربیاید...
بله، اینها در دوران آرامش همین کار را با ظرافت زیاد انجام میدهند. اجازه میدهند افرادی صحبت کنند که برای شما حتی عجیب باشد. اما فاکتورهای مثل زمان پخش و در واقع ترتیب پخش را بهصورتی تنظیم میکنند که کمترین تأثیر را در بین مخاطب داشته باشد. ممکن است شما در یک برنامه بیبیسی، کسی را ببینید که از بخشی از مواضع نظام دفاع هم بکند، ولی بالأخره یک بلایی سرش میآورند. یا اصلا بلد نیست دفاع کند، یا بدون اینکه توی ذوق بزند اظهاراتش را آنقدر با حرفهای مخالف بمباران میکنند که نتیجهاش، در واقع کوچکنمایی موضوع میشود.
خیلی سخت میگیرید! شاید بعضی وقتها بالاخره واقعا به یک نفر مخالف خودشان تریبون بدهند...
من میگویم واقعبینی. حالا شما بگویید بدبینی! اما عرض من این است که آنها با این شگرد برای خودشان مخاطب بر میزنند. همه این اتفاقها هم وقتی میافتد که خبری نیست. وقتش که برسد میوهچینی میکنند.
همین فارسیوان! الان سریال پخش میکند و مخاطب دارد. وقتی لازم باشد یکدفعه سریالش را قطع میکند و خبر پخش میکند. مگر همین امبیسیها نبود که فقط فیلم پخش میکرد و حالا به اخبار و میزگرد رسیده است.
مقدمه بحثمان اگرچه مرتبط بود، اما خیلی طولانی شد. بهتر است سراغ لندن برویم.
در این مورد یک نکته مهم وجود دارد که جنبش دانشجویی در کشورهای مختلف به هیچوجه یک مسأله شرمآور برای دولتها نیست. ما این اشتباه را نکنیم که اگر انگلستان نشان میدهد که توی خیابانهایش دانشجویان و پلیس درگیر شدند، دارد نشان میدهد که حاکمیتش مخالفان بیشمار دارد و الان مثلا نظام بریتانیا ثبات سیاسی ندارد و این نظام به خطر افتاده است. حتی آنها با نشان دادن این تصاویر برای خودشان اعتبار میخرند.
اما اوضاع در لندن از حالت عادی خارج شده بود!
نه! دیدگاه ما در شرق متفاوت است و این را بیثباتی و بیامنیتی میبینیم. اما در آنجا اینطور نیست. در فرانسه بهطور هفتگی تظاهرات انجام میشود. هر شنبه صبح در فرانسه وزارت کشور، چند مجوز برای راهپیمایی در خیابانهای اصلی شهر صادر میکند. این راهپیماییها عمدتا توسط سندیکاهای مختلف و یا گروههای دانشجویی سازماندهی میشوند.
پنبه کل پرونده ما را زدید آقای دکتر! اینکه میشود سالبه به انتفاء موضوع! شما میگویید آنچه در لندن اتفاق افتاده اصلا شورش و آشوب نیست...
من روی نکتهای که گفتم اصرار دارم. این به هیچوجه منافاتی با دموکراسی و آزادیخواهی آنها ندارد. اما مسأله اینجاست که این اعتراضات به خشونت کشیده شد. خشونتی که پلیس انگلستان اعمال کرد، توجیهپذیر نبود. رسانههای همسو با دولت انگلیس هم ماجرا را پوشش دادند، چون چارهای نداشتند. آنها این کار را نمیکردند، الجزیره این کار را میکرد. امروز دیگر کسی نمیتواند برخلاف موج رسانهای دنیا حرکت کند.
آیا بیبیسی فقط به پوشش ساده اکتفا کرد؟
هرگز! آنها بخشهایی را به تصویر کشیدند، اما مکملی را هم اضافه کردند. یعنی پشت سر این صحنهها و نشان دادن به قول شما آشوبها، میزگردها و کارشناسانی را اضافه کردند، اساتید دانشگاه و چهرههای موجه را آوردند و خشونت خودشان را خیلی آهسته و با ظرافت توجیه کردند. یعنی بهجای سانسور موضوع را تلطیف کردند. یعنی معضل را به یک بحث و پرونده بحث را هم در چهار تا میزگرد بستند.
میشود عملکرد بیبیسی فارسی را با عملکرد تلویزیون خودمان در حوادث مشابه در ایران مقایسه کنیم؟
جنس اتفاقات که صدالبته متفاوت است. اما بهصورت کلی میشود داوری کرد. این شیوه میتواند موردتوجه اهالی رسانه ما هم باشد. عملکرد تلویزیون در سال 1378 و وقایع کوی دانشگاه که کاملا منفعلانه بود.
یعنی تلویزیون و رسانه ما حداقل نشان داد که هیچگونه برنامهای برای مقابله با این موقعیتها را ندارد. من میگویم باید طوری عمل میشد که مخاطب صرفا رنگ و بوی خشونت را احساس نکند. درتصاویر شما میتوانید نشان بدهید که تظاهرات مخالفان محدود به یک یا چند خیابان است. حتی آتشزدن بانک را نشان بدهید. به موقع هم نشان بدهید، نه وقتی که همه تصاویر با موبایل پخش شده و مردم توی رسانههای دیگر دیدهاند و بعد شما تازه دست بهکار شوید.
خب تا اینجا میشود نمایش بخشی از آنارشیسم. بعد نوبت نمایش روی دوم سکه است. یعنی شما در یک فضای آرام با کسانیکه منتقد آن جریان هستند مصاحبه میکنید. هم بخشی از حرفهای آنها را مطرح میکنید و هم همه حرفهای خودتان را.
واقعا فکر میکنید این الگو مثلا در همین حوادث سال قبل قابلعمل بود؟
من نسخه نمیپیچم. دارم از یک نگاه و الگوی کلی حرف میزنم که به آن باور وجود داشته باشد.
وقتی اصحاب رسانه چنین چیزی را باور داشته باشند، بر اساس هر موقعیت آن را تنظیم میکنند. ما نشان دادن نظرات مختلف و حتی مخالف را پیش از انتخابات تجربه کردیم و اتفاقی هم نیفتاد. حرف بنده این است که رسانه ملی و حتی بقیه رسانهها، میتوانستند خیلیها را کمی آرامتر کنند. دلیلی ندارد هر کسی که توی خیابان بریزد و یک نظری را فریاد بزند نظرش درست باشد و مظلوم واقع شده باشد. میشود تصویرش را نشان داد و همین را هم به مخاطب گفت. شک نکنید مخاطب درست تشخیص میدهد.
خب نکته این است که شاید بهدرستی از پس اینکار برنیاییم؟!
بله، خب این یکجور مهارت است که باید کسب شود. انگلیسیها به هر صورت از مبدعین جنگ روانی هستند. آنها در خلال جنگ جهانی اول و دوم بهخوبی از تلگراف، رادیو امکاناتی که در اختیارشان بود برای تأثیرگذاری بر روی افکار عمومی اروپاییها استفاده کردهاند. قطعا آنها از ما جلو ترند
بیبیسی و شورشهای لندن در گفتوگو با دکتر مجید تفرشی
بیبیسی همیشه دروغ نمیگوید! / روحالله رجایی
مجید تفرشی دکترای تاریخ دارد، سالهاست در لندن زندگی میکند و خیلیها او را به اسم پژوهشگر مسایل ایران و بریتانیا میشناسند. او تنها ایرانیاست که هر سال برای مراسم رونمایی اسناد محرمانه، به آرشیو ملی بریتانیا دعوت میشود و البته این فرصت را دارد که این اسناد را بهدقت بررسی کند. او مدتی قبل بر اساس همین اسناد گزارش داد که این ادعای دولتمردان بریتانیایی، در مورد استقلال تحریریهای بخش فارسی بیبیسی درست نیست. بر اساس تحقیقات او، در شرایطی که دولت بریتانیا به شاه اعلام میکرد که تحریریه بیبیسی فارسی از دولت انگلیس مستقل است، در واقع مسئولان رادیو فارسی در ارتباط نزدیک با دولت انگلیس بودند و در مورد جهتگیری سیاسی این رادیو به آنها دستورالعمل میدادهاند. حالا در موضوع آشوبهای اخیر لندن او بهترین کسی است که میتواند پاسخگوی سئوالات ما باشد. هم بهعنوان یک محقق کاربلد و هم از آن مهمتر بهعنوان سوم شخص حاضر در لندن که خیلیچیزها را خودش دیده و حالا قرار است مشاهداتش را برای ما روایت کند.
آقای دکتر! اجازه بدهید با این سئوال شروع کنم که این حرکتهای اخیر لندن، آیا اصلا آشوب تلقی میشود یا نه؟ یعنی از نظر افکار عمومی انگلیس یک ضعف برای دولت تلقی شده یا اینکه، چنین حرکتهایی در فضای عمومی آنجا عادی و پذیرفتنی است؟
این سئوال بسیار مهمی است، اما قبل از بگذارید من نکتهای را توضیح بدهم که بهعنوان پایه بحثمان تلقی شود. یک نکته درباره بیبیسی فارسی هست که در ایران عمدتا به آن توجه نمیشود و آن اینکه، بسیاری از چیزهایی که در بخش فارسی چه از نظر تکنیک و چه از نظر اجرا و چه از نظر برنامههای محتوایی، آنها را نقطه قوت تلقی میکنیم، اساسا هیچ ربطی به بخش فارسی ندارد. اینها در واقع برنامههایی است که یا بهطور مستقیم و یا بهصورت الگوبرداری از بیبیسی مادر گرفته میشود. یکجور کپیبرداری است.
یعنی کارکنان بخش فارسی توانایی تولید این برنامهها را ندارند؟!
بعضیها را واقعا ندارند و در بعضی موارد هم بر اساس سیاستها، مجبور به استفاده تولیدات دیگر بخشها و بیبیسی مادر هستند. کارکنان و مدیریت بخش فارسی، دخالتی در تولید و اجرای بسیاری از بخشها ندارند. چه از صفحهآرایی و گرافیک ماجرا و چه متنی که ارائه میکنند و حتی در خیلی از جهتگیریها. کارکنان بخش فارسی عموما قوی نبوده یا مورد اعتماد نیستند که رأسا بخواهند کاری انجام بدهند. حتی برخی از برنامههای مربوط به ایران با وجود نیروهای ایرانی، بازهم توسط بخش انگلیسی تولید میشود.
در مورد مسأله دانشجویان هم دقیقا این مسأله اتفاق افتاد. آنها دقیقا از دستورالعمل سرویس جهانی و یا بیبیسی داخلی به پوشش اخبار میپرداختند. خوب است بدانید که تلویزیون بیبیسی یک شبکه خبر داخلی بیست و چهار ساعته دارد که فقط در داخل انگلستان پخش میشود. بعد ورلد سرویس است که برای رسانههای دارای مخاطب بینالمللی زیرمجموعه خود مثل بیبیسی فارسی و عربی تعین تکلیف میکند.
البته بخشهای فرعی در برخی موارد اختیار دارند، اما در ماجرای اخیر معلوم بود از یک سیاست مشترک، متمرکز و مرکزی پیروی میکنند. شما دیدید که بیبیسی دقیقا همگام با راستگراترین روزنامههای انگلیس، یعنی مثل دیلی اکسپرس و دیلی تلگراف که روزنامههای طرفدار سنتی محافظهکارها هستند، درباره معترضان از کلماتی استفاده میکرد که بار عاطفی منفی داشت. یعنی آنها را اوباش و اشرار میخواند. چیزی شبیه عبارت «دانشجونما» که ما در زبان فارسی داریم. آنها را اینطور نشان میداد که این افراد به بهانه افزایش شهریهها اخلال و شورش میکنند و میخواهند نظم جامعه را به هم بزنند.
در حالیکه اگر همین اتفاق در کشور دیگری بیفتد، آن افراد اوباش نیستند، بلکه میشوند آزادیخواه و مدافع دموکراسی! بنابراین در جواب شما که پرسیدید آیا این یک شورش است، باید گفت رسانههای راستگرا آن را شورش جلوه دادند.