96
97
|
هایپر مدیا | مرکز جامع خدمات رسانه ها / نگارش روزنامه |
|
|
اندازه فونت |
|
پرینت |
|
برش مطبوعاتی |
|
لینک خبر | جابجایی متن |
|
نظرات بینندگان |
گفتوگو با سیدمحسن موسوی بلده
روشهای ترمیک قاری تربیت نمیکند / جواد نصیری اوانکی
خیلیها اعتقاد دارند که قاریان ایرانی، درحال درجا زدن هستند. شما به عنوان استاد قرائت، این نظر را تایید میکنید؟
من برخلاف برخی از دوستان و اساتید که میگویند وضعیت قرائت کشور در حال درجا زدن است، معتقدم سطح قرائت قرآن در کشور ما رو به تعالی است؛ از یک دیدگاه میتوان کل مبحث قرائت در کشورمان را به دو بخش تقسیم کرد: برهه قبل از آمدن قراء مصری به ایران و برهه بعد از آن، که یک نقطه عطف در این زمینه محسوب میشود. قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، تعدادی از قاریان مصری مثل «شیخ طوخی، نقشبندی و شعیشع» به ایران آمدند و به تلاوت قرآن در شهرهای خاصی پرداختند، ولی در این مورد خیلی تبلیغات نمیشد و فضای کار اینها هم وسعت پیدا نمیکرد. انقلاب که پیروز شد باز هم خبری نبود تا بعد از پایان جنگ و با ورود استاد «راغب مصطفی غلوش» و استاد «محمد بسیونی» که هر سال تعدادی از استادان برتر تلاوت قرآن مصری، به ایران سفر کردند. دقیقا در همین فاصله ورود قراء مصری به ایران و بعد از آن، تلاوت قاریان ایرانی نیز متحول میشود. قبل از آن، قاریان و علاقهمندان با نوارها آشنا بودند و بعد از اینکه قاریان مصری آمدند، از نزدیک با آنها آشنا شدند و این تلاوتها نیز به سرعت پخش شد و زمینه هم وسیع بود، بهطوری که حتی آثار آن به روستاها هم رسید و این مرحلهای است که اگر نوارهای آن را گوش دهیم، قاریان ایرانی یک جهش میکنند؛ با آمدن استاد «شحات انور» این تحول عمیقتر هم شد و در اینجا باید گفت این تصوری که ایجاد شده مبنی بر اینکه تلاوت قاریان جوان ایرانی درجا میزند، از همینجا نشأت میگیرد که قرائت بچههای ایرانی در مقایسه با قرائت این استادان، چندان جلوه نمیکند و میگویند قرائت ایرانیها در سالهای گذشته چندان پیشرفتی نکرده است، در صورتی که این مقایسه درست نیست.
بهطور کلی در مقام مقایسه با سایر کشورهای اسلامی آیا قرائت در ایران سیر پیشرونده دارد یا دارد رو به نزول حرکت میکند؟
بنده میگویم شما قاریان ایران را با قاریانی مقایسه میکنید که غولهای قرائت دنیا هستند و ما با همه پیشرفتهایی که داشتهایم، هنوز به پای مصریها نمیرسیم و البته نباید دچار این توهم هم شویم که مصریها در حال درجا زدن هستند و ما داریم به آنها میرسیم. این غرور، بیجا و خطرناک است و باید بپذیریم که قرائت مصری، قرائت 6 هزار ساله است و نه قرائت هزار و 400 ساله اسلام؛ یعنی این هنر مصریها ریشه در تمدن دوران اهرام دارد و کما اینکه ما هم تمدن داریم و همین تاریخ است که فرهنگ ما را تشکیل میدهد؛ برای مصریها هم این تمدن در قرائتشان دیده میشود و حتی اگر در حال حاضر افت هم داشته باشند، اما مثال آنها مانند شیر پیری است که در هر صورت شیر است و نباید قاریان ایران را با قاریان مصری سنجید. بنابراین بهتر است این مقایسه را کنارگذاریم و ایرانیها را با خودشان مقایسه کنیم و من معتقدم خود قاریان ایرانی امروز، در مقایسه با دهه 60 خیلی رشد کردهاند و کیفیت قرائت آنها اصلا قابلمقایسه با آن دوران نیست. من میگویم از نظر کیفی و کمی، قرائت قرآن در ایران در حال رشد است.
قبل از انقلاب هم جوانها در این مسیر حرکت میکردند و بهطور طبیعی در دو مرکز تهران و مشهد قاریان فعال بودند و بعد از انقلاب، فرهنگ تلاوت فنی قرآن بهسرعت منتشر شد؛ رادیو، تلویزیون و قراء مصری هم در این روند بسیار مؤثر بودند، بهطوری که امروز در روستاها هم قاریان در حال فعالیت هستند و نه فقط پسرها، بلکه دخترها هم به این عرصه وارد شدند که حتی در روستاها هم تلاوتهای خوبی را شاهد هستیم؛ این گستردگی، عجیب و خیلی تصاعدی بوده است و از نظر فراگیری و کیفیت خواندن و جنبه فنی، رشد پیدا شده است، ولی این را هم باید گفت که در چند سال اخیر این سیر گسترش در حال کند شدن است، البته کیفیتها خوب بالا میرود و آموزش صوت و لحن و تجوید خوب است و اساتیدی هم که در این زمینه تربیت شدهاند، خیلی خوب در حال کار هستند و روش تعلیم را خوب میدانند و معلمان ما دقیقتر شدهاند، ولی از نظر تعداد بهنظر میرسد در نسل جدید علاقهمندان از جمله در سنین دبستان و راهنمایی کم شدهاند و این روند خوب نیست که باید به حال آن فکری کرد و در این جریان باید سیر کلی رویکرد نسل جدید به مذهب را بررسی کرد. چراکه قبلا در اردوگاههای سراسری قرائت قرآن، شور و شوق بالایی حاکم بود و الان سکوت است و آن رویکرد، کمکم در حال ضعیف شدن است.
وضعیت کیفی قرائت قرآن بانوان در کشور ما با توجه به محدودیتهایی که وجود دارد چگونه است؟
در کشورهای عربی بهخاطر رویکرد کلی نسبت به قرآن، از گذشته اینگونه بوده است که بهطور طبیعی مردان در آنجا فعالتر بودهاند و به زنها چندان بها داده نمیشده است. ما امسال از استاد «طاروطی» سئوال کردیم که در مصر وضعیت قرائت قرآن توسط بانوان چطور است؟ و آیا قاریان قرآن زن هم دارید؟ ایشان گفتند که با توجه به اینکه در مصر قرائت قرآن توسط مردان انجام میشود و فراگیر هم شده است، دیگر فضایی در این زمینه برای زنان مهیا نیست؛ در نتیجه برای زنان جایی وجود ندارد و اغلب خانمها به حفظ قرآن میپردازند و در مسابقات بینالمللی قرآن مالزی هم که خانمها حضور دارند، تلاوت آنها جلوه کمی دارد.
در ایران هم قبل از انقلاب اسلامی میزان فعالیت در زمینه تلاوت قرآن بانوان صفر بوده است، اما بعد از انقلاب، فعالیت زنها در این زمینه رشد کرد، بهطوری که بانوان بهسرعت در زمینه قرائت قرآن وارد شدند و از نظر درصد میزان رشد و گستردگی بین مردم، حضور خانمها خیلی بیشتر از آقایان بوده است و الان هم رویکرد و مراجعه خانمها بیشتر است و بسیار فعالتر نیز هستند، اما از نظر کیفیت تلاوت، خانمها هنوز به پای مردان نمیرسند، بهویژه از نظر لحن. قاریان زن که از نظر لحنی بتوانند خوب تلاوت قرآن را اجرا کنند تعداد بسیار کمی هستند و البته این موضوع هم دلایل خاص خود را دارد. علت آن هم این است که بهطور سنتی برای خانمها محدودیت وجود دارد؛ برای تلاوت خانمها مشکل و قانون نانوشتهای وجود دارد که جلوی فعالیت آنها را میگیرد. پسربچهها در هر کجا میتوانند قرآن بخوانند و در نتیجه پذیرش لحنی آنها بیشتر است و من فکر میکنم اگر همه مراجع تقلید ما، این بحث را که تلاوت قرآن توسط زنان مجاز است، تأیید کنند ـ همانطور که برخی مراجع اجازه فرمودند ـ و این فضا کمی باز شده و زنها خودشان را باور کنند، در اینصورت، کیفیت قرائت قرآن بانوان بهسرعت رشد خواهد کرد