هایپر مدیا | مرکز جامع خدمات رسانه ها / نگارش روزنامه |
|
|
اندازه فونت |
|
پرینت |
|
برش مطبوعاتی |
|
لینک خبر | جابجایی متن |
|
نظرات بینندگان |
زیر چتر وحدت / حبیب ترکاشوند
اختلاف و تفرقه میان آحاد مردم، میان مسئولان و بخشهای گوناگون نظام، و میان نظام و مردم، اهداف اصلی دشمن برای بر هم زدن انسجام موجود در کشور است که باید با همه اشکال آن مقابله کرد که تنها راه مقابله نیز حفظ و تقویت بصیرت، و در نظر گرفتن اهمیت و حساسیت جایگاه کنونی ملت ایران است.
«اختلاف و تفرقه میان آحاد مردم، میان مسئولان و بخشهای گوناگون نظام، و میان نظام و مردم، اهداف اصلی دشمن برای بر هم زدن انسجام موجود در کشور است که باید با همه اشکال آن مقابله کرد که تنها راه مقابله نیز حفظ و تقویت بصیرت، و در نظر گرفتن اهمیت و حساسیت جایگاه کنونی ملت ایران است.»
جملات فوق برخی از فرمایشات رهبری معظم انقلاب در دیدار با پرسنل نیروی هوایی، در روز سهشنبه گذشته است. طی چند ماه اخیر برای چندمین بار است که رهبری نظام روی وحدت مسئولان تأکید کرده و آنان را از اختلاف بر حذر داشتند که حکایت از دغدغه ایشان در این رابطه دارد. دغدغهای که ظاهرا قرار نیست فعلا مرتفع شود!
این روزها مصادف است با سالگرد پیروزی انقلاب شکوهمندی که توانست یک گفتمان جدید در میان ملل جهان بهوجود آورد و در بازی خیمهشب بازی دو گفتمان سوسیالیسم و کاپیتالیسم که در روش با هم متفاوت، اما در هدف هر دوی آنها یکی هستند و آن هم چیزی نیست جز استعمار نوین ملل جهان؛ «احیای گفتمان دینی متناسب با شرایط روز جامعه و جهان» موضوعی بود که این انقلاب با هدایت بنیانگذار کبیر خود به بشریت عرضه کرد.
شاید اگر تنها دستآورد این انقلاب همین یک موضوع بود و هیچ ثمره دیگری نداشت، باز هم از ارزش آن بهعنوان بزرگترین انقلاب قرن بیستم نمیکاست.
امام خمینی (رحمتالله علیه) بهعنوان راهبر و هدایتگر اصلی این نظام نوپای برخاسته از مبانی دینی و شیعی، برای حفظ و استمرار این انقلاب، علاوه بر ایجاد ساختارهایی که خاص این نظام بود و در هیچ جای دیگر چنین چیزی مشاهده نمیشد، بایستهها و ملزوماتی را تبیین و توصیه میکردند که میتوان آنها را «پایههای حفظ و استمرار» این انقلاب برشمرد.
یکی از این پایهها، «وحدت» است که در ادبیات امام راحل، تحت عنوان «وحدت کلمه» بسیار مورد استفاده قرار میگرفت و در اغلب سخنرانیهای امام (رحمتالله علیه) خصوصا در سالهای پایانی عمر بابرکتشان، این واژه مورد استفاده و تأکید قرار گرفته است.
پس از رحلت امام، رهبر معظم انقلاب نیز طی دو دهه زعامت حکیمانه خود، با درک عمیق این موضوع در برهههای مختلف، براین مسأله تأکید کرده و لازمه نقشآفرینی و کارایی نظام اسلامی را در داخل و خارج کشور در مرحله اول وحدت اقشار و قومیتهای مختلف حول اصول مشترک ملی و دینی و در مرحله دوم، پرهیز از تفرقهافکنی در هر شکل و ماهبتی میدانند.
فتوای چندی پیش ایشان مبنی بر حرام دانستن اهانت به نمادهای اهل تسنن را باید در راستای این استراتژی دانست که علاوهبر بعد داخلی، در نزدیک کردن دلهای شیعیان و اهل تسنن، در جهان اسلام نقش بینظیری داشت.
علاوهبر ضرورت نهادینهشدن وحدت در میان اقشار مختلف جامعه، رهبری نظام اسلامی ضرورت همدلی و وحدت میان مسئولان را نیازی دو چندان دانسته و همیشه بر روی آن تأکید داشتهاند. این موضوع در مواضع یکساله اخیر ایشان، از برجستگی خاصی برخوردار بوده و بهصورت ویژه و استراتژیک به این مقوله نگریستهاند.
ایشان تابستان امسال در دیدار با دانشجویان، وحدت را اینگونه تبیین کردند: «معنای وحدت این است که مشترکات را تقویت و در مقابل چشم مردم برجسته کنیم، نه اینکه سایه برخی دلخوریهای شخصی از برخی افراد، بر تمام رفتار انسان حاکم شود و بهجای طرح مسائل اصلی و مشترکات، موضوعات فرعی و خلاف مصالح کشور را مطرح کند.»
در دیداری که کارگزاران نظام رمضان امسال با ایشان داشتند، یکی از نکاتی که ایشان روی آن تأکید داشتند، همین امر بود؛ اما نکتهای که در بیانات رهبری نظام در این دیدار قابلتأمل است، بعد عبادی بخشیدن به وحدت میان مسئولان است. ایشان با تأکید ویژه بر ضرورت وحدت و همدلی تصریح کردند: «من روى اتحاد تکیه میکنم. اتحاد و همدلى بین مسئولین کشور یک فریضه است. تعمد در مخالفت با آن، امروز یک خلاف شرع است؛ بهخصوص در سطوح بالا. همه به این توجه داشته باشند. دشمن از اختلافات کوچک، یک مسأله بزرگ میخواهد بسازد؛ نباید بگذارید. اینجور نیست که هر اختلافى بین دو مسئول یا بین دو دستگاه، فاجعهاى باشد؛ نه، بالأخره ممکن است مجلس در یک زمینهاى جهتگیرىاى داشته باشد، دولت جهتگیرى دیگرى داشته باشد، عقایدشان، سلایقشان مختلف باشد؛ اینها فاجعه نیست. اما این اختلافات را تبدیل کردن به شکافهاى غیرقابل پرشدن و زخمهاى غیرقابل علاج، خطاى بسیار بزرگى است.»
همانگونه که مشاهده میشود، مقام معظم رهبری علاوهبر اینکه وحدت را در ردیف یک فریضه (عبادتی واجب همچون نماز، روزه و غیره) قرار دادند، رفتار و گفتاری را که البته با عمد به این وحدت خدشه وارد سازد، «حرام شرعی» اعلام کردهاند.
در این سخنان رهبر حکیم انقلاب چند نکته قابلتأمل است؛ اول اینکه اختلافنظر دستگاهها و مسئولان مختلف این سازمانها را امری طبیعی برشمردهاند، چراکه حتی اعضای یک خانواده که ارتباط خونی با هم دارند، ممکن است دارای اختلافسلیقه باشند. این موضوع وقتی به دو نهاد مجزا که کارشان با هم متفاوت است کشیده شود، مسلما بیشتر خواهد شد، اما نکته ظریفی که رهبری نظام روی آن تکیه دارند، عمق نبخشیدن به این اختلاف و به تعبیر ایشان «تبدیل نکردن آن به شکافهای عمیق» است که مورد نکوهش قرار گرفته و رهبر معظم انقلاب تأکید فراوان دارند که مسئولان از آن پرهیز کنند. ضرورت این امر نیز در بیانات ایشان قابلمشاهده است و آن بزرگنمایی دشمنان و رسانههای غربی از این اختلافات و تبدیل کردن کاه به کوه در ادبیات نظام سلطه است.
پس از مواضع محکم رهبر انقلاب در دیدار ماه رمضان ایشان با کارگزاران نظام، تکرارکلمه «وحدت، وحدت» نقل مجالس و محافل سیاسی شد و برخی از افراد سعی میکردند با «شعار وحدت»، بر اختلافافکنی خود یا دستگاه زیر امرشان سرپوش بگذارند!
رهبری حکیم انقلاب در دیدار با اعضای مجلس خبرگان که شهریورماه سال جاری و حدود یکماه پس از آن دیدار صورت گرفت، با انتقاد صریح از چنین اختلافهایی، این انحراف را گوشزد کرده و راه فریب افکار عمومی را توسط عدهای بستند. ایشان تأکید کردند: «وحدت فقط بهمعنای صحبت کردن درباره آن نیست، بلکه این وحدت باید بهصورت عملی در جامعه محقق شود.»
اما اینکه شکل تحقق وحدت و راهکار رسیدن به وحدت در میان آحاد جامعه و خصوصا مسئولان نظام کدام است، همیشه محل اختلافنظر بوده و هست. فتنهگران و حامیان فکری و معنوی آنان، بر همین اساس پس از فروکش کردن اعتراضات خیابانی و با مشاهده اینکه دیگر امکان مقابله عملی با نظام اسلامی را ندارند، با دستاویز قرار دادن منشور برادری امام، بر طبل وحدت کوبیدند و طرد آنان را مخالفت با سیره امام و حتی رهبر معظم انقلاب برشمردند.
در این آشفته بازار «بازی با کلمات» توسط سیاستپیشگان، بار دیگر مقام معظم رهبری بودند که با روشنگری و مواضع روشن مرزها را مشخص کرده و «وحدت صواب» را از «نقاب وحدتی» که بوی توطئه از آن به مشام میرسد، مشخص کردند.
رهبر انقلاب مردادماه امسال در دیدار دانشجویان، منظور از وحدت را «اتحاد بر مبنای اصول» دانستند و افزودند: «بر این مبنا، با هرکسی به همان اندازه که اصول را قبول دارد، متصل و متحدیم و هرکسی اصول را قبول ندارد، طبعا از این دایره وحدت خارج است.»
ایشان همچنین چند معیار اصلی را برای تحقق وحدت، لازم دانستند و«پایبندی به صراط حق، اسلام، مبانی انقلاب اسلامی، اهداف امام راحل و مقابله با مستکبران» را از جمله این معیارها دانستند.
موضوعی که همیشه دغدغه رهبر فرزانه انقلاب بوده و هست، علنی کردن اختلافات میان مسئولان است که بارها ایشان در اینباره تذکر دادهاند و حتی در جلسات مختلف با تقبیح این امر، از تذکرات خصوصی خود به سران سه قوه در اینباره خبر دادند. اما متأسفانه این موضوع در چند ماه اخیر کمتر مورد توجه سران سه قوه قرار گرفته است.
نامه سرگشاده مسئول قوه اجرایی کشور به مجلسیان و اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام، رأی عدماعتماد به وزیر راه بدون حضور ریاست جمهوری و خود وزیر، درگیری لفظی برخی دولتمردان با مسئولان قضایی به بهانه اتهام اختلاس یکی از اعضای دولت، نمونه کوچکی از این علنیکردن اختلافات است که میتوان بدون حاشیهسازی و بدون علنیکردن آنها با نشستهای مشترک راههای معقول برای مرتفع کردنشان یافت، اما وقتی که این وقایع علنی میشوند، آتش اختلاف را نمیتوان به این سادگی خاموش کرد. در برههای که شاهد تحولاتی معجزهآسا در سطح خاورمیانه با الهامگیری از آموزههای عزتبخش جمهوری اسلامی هستیم، حوادثی که دوست و دشمن آن را «نفوذ گفتمان انقلاب اسلامی» در منطقه میدانند، رعایت این الزامات از سوی مسئولان مختلف، خصوصا مسئولان عالیرتبه سه قوه، ضرورتی انکارناپذیر است که با درک عمیق این حساسیتها رسیدن به وحدتی که مورد تأکید مقام معظم رهبریست، میسر خواهد بود
وحدتشکنی / ناصر ایمانی
همگان بهخوبی بر ضرورت «وحدت و همدلی میان کارگزاران نظام» واقف هستند. از تأکیدات مکرر و صریح حضرت امام راحل (رحمتالله علیه) حفظ وحدت میان مردم و اقشار مختلف جامعه با یکدیگر از یکسو و از آن مهمتر، وحدت میان مسئولان ردههای مختلف نظام بود. بنابراین بدیهی است که لزوم وحدت و همدلی میان کارگزاران حکومتی، از آن یکی کمتر نیست، بلکه بیشتر است؛ زیرا اختلافات میان مسئولان، بهسرعت در پایینترین لایههای جامعه نفوذ میکند که آثار زیانبار آن بر کسی پوشیده نیست.
اما وحدت و یکدلی، بهمعنای «تحمل» دیگران، و یا صبر کردن تا در فرصتی مناسب ضربهای به طرف مقابل وارد آوردن، و جمع کردن اشکالات و نواقص او نیست. بلکه بر مبنای تئوری وحدت، باید کاستیهای دیگران را با اغماض نگریست و برای حفظ یکپارچگی نظام و پیشبرد اهداف آن، تلاش کرد که نقصهای یکدیگر را نیز برطرف کرد. به بیان دیگر، وحدت یک ضرورت عینی و لازم است و نه یک حرکت موقتی و تاکتیکی برای حفظ موقعیت خود.
اما جای این سئوال باقی است که اگر برخی مسئولان حکومتی، با علم به ضرورت حفظ وحدت و کاهش تنشهای طبیعی میان دستگاههای حکومتی و اجتناب از افراطیگریهای سیاسی، مکررا بر طبل اختلافافکنی و ایجاد تنشهای مستمر در سطوح بالای جامعه، مبادرت میکنند، چه استدلالی و یا چه دلیلی برای این اقدامات خود دارند؟ چرا برخی مسئولان، گویی تمایلی به حفظ آرامش ندارند و به محض اینکه اندک آرامشی در میان جامعه پدیدار میشود، مجددا نغمهای جدید ساز میکنند. به یاد داریم که رییس دولت قبلی، مکررا اذعان میکرد که مخالفین دولت، هر 9 روز یکبار، یک بحران در جامعه ایجاد میکنند. آن دولت، در پی این بود که وضعیت جامعه را مرتبا ملتهب و پر از تشویش و اضطراب وانمود کند. چرا؟ پاسخ به این سئوال بسیار مهم است.
اساسا برخی مسئولان دستگاهها، به این نتیجه رسیدهاند یکی از طرق پیشبرد اهداف آنان، ایجاد نوعی بحران و افراطیگری در جامعه است. تنشآفرینی چند دستآورد مهم را در پی دارد:
اولا به مردم چنین القا میکنند که دیگر دستگاههای حکومتی، مانع اجرای اهداف و برنامههای آن دستگاه هستند، ثانیا دیگر نهادهای حکومتی در هراس از تهاجم و حملات مستمر طرف مقابل، در وضعیت انفعالی قرار گرفته و به مرور زمان منکوب خواهند شد و کمکم در دستان آن به یک نهاد بیاراده و یا کماراده تبدیل میشوند، ثالثا هیچکس قادر نخواهد بود که کاستیها و نواقص آن دستگاه را بهخوبی رصد کند، زیرا دائما در حال تهاجم و پرخاش است و بهعلت غبارآلود شدن فضا، نمیتوان حرکات آن را بهدرستی تشخیص داد.
مقام افراطی، همواره چهرهای مظلوم دارد که مورد هجوم است و باید از خوددفاع کند. او تلاشگری است که علیرغم دشمنیها و توطئهچینیها و حسادتها و کارشکنیهای دستگاههای دیگر، به راه خود برای خدمترسانی به مردم ادامه میدهد. لذا اگر نتوانست به تمام اهداف خود برسد، بازهم نباید مورد مؤاخذه قرار گیرد! بدین ترتیب، رادیکالیسم، خود یک استراتژی میشود. استراتژیای که وحدت را میطلبد!
افراطیون، حتی ممکن است اقدام به انجام برخی پروژهها و یا طرحهای غیرمنطقی و غیرکارشناسی و بلند پروازانه کنند تا دیگران را برای عدم اعتراض به آنها وادار به سکوت کنند. یعنی با توجیه اینکه اوضاع چنین و چنان است، راه را برای هرگونه انتقادی در مقابل هجمه آنان، مسدود کنند.
اگرچه برخی اوقات، پروژههای ملی و بزرگ هم که ضرورت آن برای کشور بر کسی پوشیده نیست، دستآویز افراطیون برای وادار کردن دیگران به سکوت در مقابل اقدامات وحدتشکن آنان قرار میگیرد