هایپر مدیا | مرکز جامع خدمات رسانه ها / نگارش روزنامه |
|
|
اندازه فونت |
|
پرینت |
|
برش مطبوعاتی |
|
لینک خبر | جابجایی متن |
|
نظرات بینندگان |
نباید کند حرکت کنیم/محمد جواد کربلایی
حجتالاسلام والمسلمین علی رضا جهانشاهی چندین سال است که درگیر پرونده زمینخواری سیرجان است؛ پروندهای که برنامه 20:30 از آن با عنوان «بزرگترین زمینخواری کشور» یاد کرد و امامجمعه سیرجان نیز در وصف آن گفت: «حتی پرنده های آسمان نیز از زمینخواری سیرجان خبر دارند.»شروع دادخواهی طلبه سیرجانی به حدود شش سال قبل باز میگردد که در آن زمان یکی از جانبازان سیرجان به این ماجرا اعتراض کرده بود و نتیجهاش شده بود دستگیری توسط اداره اطلاعات سیرجان و ضرب و جرح.
طلبه سیرجانی در حالی وارد این ماجرا شد که حتی یک متر زمین نیز در این پرونده نداشت. او با شنیدن رهنمودهای رهبر انقلاب مبنی بر مطالبه عدالت از مسئولان، اولین اقداماتش را آغاز میکند و پس از مدتی به تهران آمده و به توصیه داوود احمدینژاد (بازرس ویژه رییسجمهوری در آن زمان) شکایتی مینویسد و طوماری از امضای مردم جمع میکند. اما او را به خاطر فریب مردم و ثبتنام زمین دستگیر میکنند و به زندان میاندازند. با اين همه او بعد از دو ماه حبس و قبل از آن که مدت محکومیتش به پایان برسد، با برخی اقدامات عدالت خواهان آزاد میشود.
جهانشاهی مجددا فعالیتهایش را از سر میگیرد و اینبار او با پای پیاده از سیرجان به سمت تهران حرکت میکند تا حرف خود را به گوش مسئولان برساند. اما بعد از 390کیلومتر پیادهروی در استان فارس به جرم «اقدام خلاف شئون روحانیت و تشویش اذهان عمومی» دستگیر و به دو سال حبس محکوم میشود. طلبه سیرجانی ایندفعه نیز بعد از هشت ماه حبس، به دستور مستقیم رهبر معظم انقلاب آزاد میشود و پیغامی از ایشان دریافت میکند که او را بیشتر ترغیب به عدالتخواهی میکند؛ «شَکرَ الله مَساعیک».
امروز اما این طلبه تنها نیست. امروز طلبه تبریزی یا همان حجت الاسلام والمسلمین روحالله بجانی، طلبه کلیبری یا همان حجت الاسلام والمسلمین موسی علیزاده و طلبه های ارومیهای به او پیوستهاند و هر کدام در جایی عدالتخواهی را سرلوحه امورشان قرار دادهاند. و این رشته سر دراز دارد...
آخرین اقدام حجتالاسلام والمسلمین جهانشاهی و دوستانش، مراجعه به کمیسیون اصل 90 مجلس شورای اسلامی بود و اکنون زمانی که دبیرخانه کمیسیون برای بررسی پرونده اعلام کرده بررسي رو به اتمام است، باید دید مسائلی که این طلبه های عدالتخواه بیان کردهاند، با روالی منطقی بررسی خواهد شد - که امید است همین طور باشد - و طلبه سیرجانی بر اساس عهدش این اقدام را «شقّالقمر» مینامد، یا باز هم روز از نو، روزی از نو...
به هر حال، در سالروز صدور فرمان هشتمادهای، شاید مهمترین افراد برای اظهار نظر، آن هايي هستند که کمر همت بستهاند و وارد گود شدهاند.
بیمقدمه آغاز میکنم. آیا اقدامات شما در شأن یک روحانی بوده است؟
واقعا خیلی عجیب است که کار به جایی رسیده که این گونه سئوال میشود. اولا من فکر میکنم همیشه روحانیت باید در رأس این گونه کارها باشد. امام(ره) همیشه در بیاناتشان روحانیت متعهد را پرچمدار این کارها میدانستند. بزرگان ما همیشه روحانیت را پیشقدم در عدالتخواهی میدانستند. البته من که کوچکترین عضو روحانیت هستم و طلبه محسوب میشوم، اما احساس میکنم روحانیت متعهد و مبارز باید سردمدار عدالتخواهی باشد. خودِ حضرت امام(ره) و مقام معظم رهبری و علمای شیعه در طول تاریخ، پرچمدار عدالتخواهی بودهاند. از این جهت سئوالتان چندان دقیق نیست.
اما این سئوال، سئوال شایعی است. بسیاری از آقایان چنین کارهایی را در شأن روحانیت نمیدانند.
در واقع این یکی از مسائلی است که به عنوان جرم شما معرفی شده است؛ «اقدام خلاف شئون روحانیت.»
این را دیگر باید از آن ها پرسید که چگونه فکر میکنند. در اصل یک روحانی خواسته از مردم حمایت کند. من در سیرجان بودهام و دیدهام که در حق مردم ظلم میشود. باید از همان آقایان پرسید که چرا چنین حرکتی را خلاف شأن روحانیون میدانند. آن ها چه تعریفی از شأن روحانیت دارند که بر اساس آن، این عمل خلاف شأن روحانيت است؟
در ضمن گاهیوقتها ما تنها به عکسالعمل توجه میکنیم و به اصل عمل توجهی نمیکنیم تا ببینیم چقدر غیرطبیعی بوده که اقتضای چنین عکسالعملی را به این صورت غیرطبیعی داشته است. در روانشناسی میگویند واکنش غیرطبیعی در مقابل کار غیرطبیعی، طبیعی است. درست است که یک روحانی در حالت طبیعی نباید اینچنین از سیرجان تا تهران پیادهروی کند. اما وقتی چنین ظلمی با حالتی غیرطبیعی اتفاق افتاده، طبیعی است که شخصی مثل من پیدا شود و کاری غیرطبیعی انجام دهد که البته این کار در شرایط عادی «غیرطبیعی» است، نه در شرایط غیرعادی. البته این نظر من است، اما از نظر آقایانی که این عمل را خلاف شأن دانستهاند، این نظر درست نیست و باید دلیلش را از خودشان پرسید.
آن ها میگویند روحانیون باید وعظ و ارشاد کنند و مردم باید دست به اقدام بزنند. بنابراین نیازی به ورود شما در صحنه نیست. به خصوص شما نیز عنوان کرده بودید که مردم نباید در راهپیماییتان شرکت کنند. از این لحاظ است که آقایان اقدام شما را خلاف شأن میدانند. با این اوصاف چرا شما چنین کاری را انجام دادید؟
این قضایا خیلی روشن و واضح است و هیچ آدم عاقلی این حرفها را نمیگوید. اگر در این میان از قشر روحانیون نیز به بنده تذکری داده شده باشد، منظورشان این بوده که باید مواظب باشیم و ناخواسته آب به آسیاب دشمن نریزیم. آن ها کار بنده را تأیید کرده و آسیبها را گوشزد میکردند و نهایتا توصیه هایی را به بنده ارائه دادند، مبنی بر این که ناخواسته سخنگوی دشمن نشوم. چیزی که خود من نیز بر آن تأکید میکنم، این است که ناخواسته وارد فضایی نشویم که به قول مقام معظم رهبری، پازل دشمن به دست ما تکمیل شود؛ و این تذکر خوبی است و من نیز قبول دارم.
آیا به نظر شما این پازل به دست شما تکمیل نمیشود؟
به نظر من نه.
چرا؟
در این جا بحث اولویت پیش میآید. یک راهکار در این قضیه این است که ما هیچ کاری انجام ندهیم تا دشمن نیز نتواند از کاری که هرگز انجام نشده سوءاستفاده کند. اما راهکار دیگر این است که ما در مقابل ظلم اتفاقافتاده عکسالعملی در جهت ریشهکن کردن و یا جلوگیری از این ظلم نشان بدهیم، حتی اگر دشمن سوءاستفاده کند. عقیده من این است که باید راهکار دوم را انجام بدهیم، ولو این که تبعاتی نیز داشته باشد و دشمن از این ماجرا سوءاستفاده کند که البته طبیعی است.
نکته دیگر این است که اگر دشمن از این گونه ماجراها سوءاستفاده کند، در واقع از نفهمی دشمنان ما و از نفهمی آن کسانی است که خوشحالی دشمنان را بزرگ میکنند. امکان دارد دشمنان در کوتاهمدت از این گونه فعالیتها خوشحال شوند، چون هنگامی که اعتراضاتی از درون اتفاق بیفتد و صدایی مخالف از دید آن ها بلند شود، خوشحال میشوند. اما من اعتقاد دارم آن ها در بلندمدت از این گونه کارها خشمگین خواهند شد، چون آنطور که ما فکر می کنیم، این کارها باعث جلوگیری و کاستن از ظلم در درون نظام و در بین بعضی از مسئولین شده و در نهایت باعث تقویت نظام و انقلاب خواهد شد. یعنی این کارها باعث خوشحالی دوستان انقلاب و خشم دشمنان انقلاب می شود.
یعنی دشمنان از کار شما خوشحال نمیشوند؟
چرا باید خوشحال شوند؟ ما کار خیری انجام میدهیم که باعث تقویت نظام میشود، ولو ناچار به فریاد اعتراض نیز باشیم. من اینچنین کارهایی را به عمل جراحی یک غده سرطانی تشبیه میکنم که در ابتدا درد و مشکلات بسیاری دارد، اما در نهایت باعث تقویت جسم میشود. با این اوصاف آیا ما به بهانه درد، حق داریم که این عمل مفید را ترک کنیم؟
البته من تا جایی پیش میروم که احساس کنم رهبر معظم انقلاب کار بنده را درست میدانند. اگر نه، هرجایی ایشان به هر نحوی دستور بدهند که این راه را ادامه ندهیم، ما موظفیم آن را ترک کنیم. اما از آن جایی که نظر رهبر معظم انقلاب در تمام قضایا به طور موردی مشخص نیست، اعتقاد من بر این است که هر کس دلسوز نظام است، باید بر طبق تشخیص خودش و مشورت با دیگران، در هر زمینهای کارهای مفید را انجام بدهد و کارهای مضر را ترک و با آن مقابله کند.
آیا این کار به معنای حرکت جلوتر از مقام معظم رهبری نیست؟
همه بچه های حزباللهی خبر دارند که رهبر معظم انقلاب در این مسائل خیلی جلوتر از این ها هستند که شما میگویید. مگر رهبر معظم انقلاب کم گفتند و فریاد زدند که باید مطالبه عدالتخواهی شود؟ آقا این کار را به خواص جامعه مانند روحانیون، استادان و دانشجویان واگذار کردند. به همین جهت به نظر من آقا منتظر هستند که عدالتخواهی و مطالبه عدالت، تبدیل به یک خواست عمومی شود تا خودشان به ماجرا ورود کنند؛ حتی به طور مصداقی. با این اوصاف من فکر میکنم رهبر انقلاب خیلی جلوتر از ما در این زمینه حرکت میکنند و ما عقب هستیم. در ضمن من معتقد هستم که اگر قرار باشد ما جلوتر حرکت کنیم و بر فرض در این ماجرا تند باشیم، رهبری راحت میتوانند جلوی ما را بگیرند. اگر تا به حال نیز از طرف ایشان نهی شده بودیم و مجددا ادامه میدادیم، خطا بود.
البته نباید اینطور باشد که ما آنقدر احتیاط بکنیم و کند حرکت کنیم و از آن چیزی که رهبری میخواهند عقب باشیم که ایشان هر چقدر تلاش بکنند نتوانند کمکاری ما را جبران کنند. ما بچه های حزباللهی که یاران ایشان هستیم، آنقدر عقب هستیم و ضعیف کار میکنیم که آقا یا باید خون دل بخورند یا به نحوی با ما همراهی کنند. ما مانند کودکی هستیم که نمیتواند درست راه برود و پدر و مادرش مجبورند دست او را گرفته و خودشان را با سرعت او تطبیق بدهند.
اگر ما تند باشیم، آقا راحت میتوانند جلوی ما را بگیرند، اما آقا نمیتوانند کندی و بیحالی ما را جبران کنند و ما را مدام ترغیب کنند تا حرکت کنیم. آقا میدانند که ما سربازانِ گوش به فرمانشان هستیم و اگر لازم باشد خودشان ما را متوقف میکنند. من نیز در کار خودم اعلام میکنم که هر جایی که آقا نظرشان بر این است که بنده کارم را متوقف کنم، حتما این کار را خواهم کرد، إنشاءالله
4 تیر 1387
4 تیر 1387
هاشمی شاهرودی، رییس قوه قضاییه، با سیاسی خواندن برخی از تظاهرات ها گفت که برخی شعاردهندگان مبارزه با مفاسد اقتصادی كارنامه سالمی ندارند.
8 آبان 1387
با پیگیری حیدرپور (نماینده شهرضا) و چند تن دیگر از نمایندگان مجلس، تلاش معاونت پارلمانی رییس جمهور برای ارایه چکهای 5 میلیون تومانی به نمایندگان به بهانه تعمیر مساجد و در عوض پس گرفتن امضای استیضاح علی کردان لو رفت. رییس مجلس، مدیرکل دفتر دولت را از مجلس اخراج کرد. غلامحسین الهام از دستور رییسجمهور برای پیگیری جدی ماجرا خبر داد، اما هیچ گاه طراح و آمر این ماجرا معرفی نشد.
30 بهمن 1387
اولین جلسه دادگاه شکایت عبدالله جاسبی از عباس سلیمینمین برگزار شد. عباس سلیمینمین به همراه زاکانی پس از دستیابی به اسنادی درباره عملکرد مالی دانشگاه آزاد اسلامی در جریان تحقیق و تفحص مجلس هفتم، به طور مکرر عبدالله جاسبی را به سوء استفاده از اموال دانشگاه آزاد متهم و خواستار برکناری و تعقیب قضایی وی شده بود.
30 بهمن 1387
آیت الله لاریجانی رییس قوه قضاییه از پرونده های صدها میلیاردی مفاسد اقتصادی خبر داد که به آن ها رسیدگی نشده است.
16 اسفند 1388
آیتالله لاریجانی در جلسه مسئولان عالی قضایی از شناسایی و بازداشت 11 نفر از عناصر اصلی یك باند بزرگ مفاسد اقتصادی در یكی از شركت های دولتی خبر داد. فقط اختلاس یك نفر از این افراد «6 میلیارد تومان» بود.
26 اسفند 1388
معاون اول رییس جمهور از دستگیری باند مفاسد اقتصادی خیابان فاطمی ابراز خوشحالی کرد. وی مدعی شد تخلفات این شرکت بیمه ای از سال 1384-1383 آغاز شده و دیوان محاسبات در همان زمان با آن ها برخورد كرده است.
17 فروردین 1389
الیاس نادران، نماینده تهران، از باند مفاسد اقتصادی در خیابان فاطمی پرده برداشت و مدعی شد که به رغم دستگیری جابر ابدالی، مسعودی، حمزه نویسی که بسیاری از آن ها دولتی هستند، هنوز نفر اصلی باند که در بین مقامات مبارزه با مفاسد اقتصادی است، دستگیر نشده است.
18 فروردین 1389
رحیمی معاون اول رییس جمهور و دبیر کمیته مبارزه با مفاسد اقتصادی، برخی اتهامات مطرح شده را شبهه افکنی برخی افراد مغرض خواند که می خواهند مسیر دولت را برای مبارزه با فساد سد کنند. او وعده داد به زودی اسامی آن ها را افشا خواهد کرد.